سن پترزبورگ، قرن نوزدهم. « آنا » ( گاربو ) با همسرش « کارنین » ( راتبون )، مردى با مقامى دولتى و ثروتمند، زندگى بىهیجان و آرامى دارد. او گرفتار محبت « سروان ورونسکى ...
داستان یک مخترع دائم الخمر و بی دست و پا که فرصت ازدواج دخترش را در خانواده ای ثروتمند از بین برده و با فروش یکی از اختراعات کاربردی خود، شانس موفقیت خود را نیز از بین می برد.