هنگامی که کتی به اردوگاه اسب می رسد، متوجه می شود که باید با استیسی، دختر بدجنس ساکن کنار بیاید. همانطور که رقابت داغ می شود، کتی یاد می گیرد که ارزش واقعی دوستی واقعی را تشخیص دهد.
هنگامی که یکی از اُمیدهای رشتهی ژیمناستیک یعنی "سامانتا ویک" از تیم المپیک خط میخورد، تصمیم میگیرد که به دنبال رویاهایش رفته و به رشتهی اسب سواری برود و به گروه دختران اسب سوار بپیوندد، ...
"آماندا" دختری ده ساله است که خیلی دوست دارد از یک سگ نگهداری کند، ولی پدرش به شدت مخالف این قضیه است. او و دوستش "مگی" وقتی یک بچه روباه پیدا می کنند مجبور به نگه داشتن آن به عنوان حیوان خانگی می شوند و کمی دچار مشکل می شوند و ....