وقتی "گابریل" و "امیلی" بر حسب اتفاق با یکدیگر آشنا می شوند،آنها روز را با هم سپری کرده و خوش می گذرانند.در پایان شب "امیلی" داستانی برای "گابریل" تعریف کرده و ...
"ژان ژاک" بسیاری از زمان خود را در روز با سروکله زدن با زنان می گذراند در حالی که به دوسـت دخترش آریان توجه خاصی ندارد ، رابطه آن ها نیاز به یک جرقه دارد ...