در سال 1946 گروهی از سربازانِ اسیر آلمانی به اشتباه به یک اردوگاه زندانیان زنانِ شوروی فرستاده میشود ، حال آن ها باید در برابره فرمانده بی رحم آن جا یعنی "پافوول" دست و پنجه ...
داستان درباره یک رنجر تگزاسی به نام جین است که توسط سازمان اطلاعات بریتانیا استخدام میشود تا یک تروریست خطرناک را ردیابی کرده و مانع از حمله او به لندن شود.
داستانی در مورد یک شرکت و یک دکتر که بر روند تناسخ نظارت می کند، و مرد جوانی که وقتی با زنی که در زندگی قبلی دوستش داشت روبرو می شود به یک مشکل در سیستم تبدیل می شود.
داستان مردی ثروتمند و مطلقه به نام کریس که عاشق زنی مرموز به نام اسکای می شود, در ادامه کریس، به همراه همسر سابق و فرزندش به دام می افتند و به احتمال زیاد یک جنگ ناامید کننده برای بقا در می گیرد.
یک سال و نیم پس از سقوط تمدن به دلیل شیوع یک ویروس همه گیر ، یک مامور سابق FBI مجبور شد از یک زن جوان مقاوم در برابر از بیماری در برابر یک باند خطرناک محافظت کند.
کایل اسنودن یک پدر مجرد و تفنگدار سابق نیروی دریایی است که پیش از رفتن به محل کار، در فروشگاه پدربزرگش به همراه چند مشتری بیگناه توسط افرادی به گروگان گرفته می شود. اما ...
اگوستین رخاسوکیل سابقی است که چون میخواسته بدون واسطه با مقولهٔ بزهکاری و عدالت سروکار داشته باشد، کارآگاه پلیس شده است. به ̎رخاس̎ مأموریت دادهاند تا دربارهٔ عدهای تروریست تحقیق کند که مصمماند به هر ...
The true story of a man who posed as director Stanley Kubrick during the production of Kubrick's last film, Eyes Wide Shut (1999), despite knowing very little about his work and looking nothing like him.
"جروم" که از دوران کودکی عاشق طراحی بود، رویای خود را در مدرسه هنر دنبال می کند.اما زمانیکه متوجه می شود دنیای واقعی هنر چگونه است، در مقابل دیدگاهی قرار می گیرد که با او ...
جشنواره فیلم کن. جایی که معاملاتی صورت میگیرد، تهیه کننده ها راضی هستند و بازیگرها پول درمیآورند. جایی است که تمام صنعت فیلم در آنجا به خرید و فروش تمام فیلم های جهان میپردازند. و جایی است که هنر...
در یک اتاق روحانی با سقفی بلند ، زنان ایستاده اند و منتظرند. شاید برزخ باشد و آنها مرده اند. در اتاق ، دو زن جوان ، یکی بازیگر و دیگری روانشناس ، چند روز آخر زندگی خود را بر روی صفحه تلویزیون تماشا می کنند. هر دو ...
داستان فیلم دربارۀ آوا، یک قاتل خطرناک است که برای سازمان سیا کار میکند. او به شهر های مختلف برای کشتن افراد مشهور سفر می کند. اما در یکی از ماموریت هایش به مشکل بزرگی بر میخورد و مجبور می شود برای نجات جانش تلاش کند…
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...