Sylvain, a suave, witty player as well as an accomplished writer and Genevieve met 10 months ago. He wanted a serious relationship for the first time so they moved to the country so they could be together and he could write.
یک مامور مستعد موفق از زندگی خوب لذت می برد تا زمانی که همسرش او را ترک می کند. او با دوستش نقل مکان می کند و با همسر آن مرد رابطه عاشقانه برقرار می کند. او همچنین یک مشتری جدید پیدا می کند که وجهه عمومی او باید به هر قیمتی حفظ شود.
پس از اینکه کمدینی موفق مورد خشم مافیا قرار می گیرد، از دیترویت به شیکاگو گریخته و نام "میکی وان" را برای خود برمی گزیند.در حالیکه او به صحنه بازگشته و موفقیتهایش را تکرار می ...
آینده کایمریک در After Blue، سیاره ای از کهکشان دیگر، سیاره ای بکر که در آن فقط زنان می توانند در میان گیاهان و جانوران بی خطر زنده بمانند. داستان یک سفر تنبیهی است
یک کارگردان فیلم مقیم آمریکا از ایالات متحده به آلمان باز می گردد، جایی که او به همراه دیگر زندانیان اردوگاه کار اجباری مجبور شد در یک فیلم تبلیغاتی ضد یهود در سال 1942 شرکت کند.
در یک اتاق اجاره ای، یک نقاشی از روی دیواری می افتد. مستاجر ساکن در این اتاق، نیلز، دانشجوی دکتری پزشکی است. او از داخل حفره ی دیوار به اتاقی که به نظر می رسد اتاق همسایه اش باشد نگاه می کند. چیزی که نیلز مشاهده می کند باعث می شود تمام کتاب هایی که خوانده
امانوئل و شوهر معمار او شیوه زندگی غیراخلاقی خود را در سیشل ادامه خواهد داد. اما زمانی که یک dilliance گاه به گاه بین او و یک کارگردان شروع می شود به نوبه خود جدی ...
جنگی در جهان بین مردان و زنان وجود دارد.زن جوانی سعی می کند از این واقعیت فرار کرده و به مکانی مخفی می رود،جائی که تکشاخی عجیب با یک خانواده زندگی می کند.خواهر،برادر و کودکان ...
مادر جولی کوهلر از خودکشی او ممانعت می کند.او شهر را ترک می کند و تصمیم می گیرد پنج مرد که او را نمی شناسند پیدا کرده و به قتل برساند.اما هدف واقعی او چیست؟
در جريان فيلم برداري ملودرامي به نام «با پاملا ملاقات کن»، نقش اول مرد، «آلفونس» (لئو)، به ستاره ي متاهل بين المللي، «جولي بيکر» (بيست) دل مي بازد؛ بازيگري، «سورين» (کورتز) سر صحنه گفت و ...
611 بازمانده ى اردوگاه هاى كار اجبارى نازیها میكوشند تا با كشتى اكسدوس خود را از قبرس به فلسطين برسانند. اما كشتیهاى جنگى انگليسى مانع حركت كشتى هستند. از طرف ديگر يهوديان، از گروههاى مختلف، ...
"آلن لروی" برای درمان مشکلاتش با الکل در یک بیمارستان خصوصی بستری می شود.با اینحال بسیار پریشان شده و پس از ترک بیمارستان به دیدار دوستان قدیمی اش می رود.اما هیچکدام از آنها به او ...
«دکتر ريچارد واکر» (فورد)، متخصص قلب، و همسرش، «ساندرا» (باکلي) براي شرکت در يک کنفرانس پزشکي وارد پاريس مي شوند. کمي بعد «ساندرا» ناپديد مي شود و «واکر» در جست و جو و تحقيقاتش به ...
دو عموزاده از میامی، در مدیترانه هستند و از کلاهبرداری از زنان پولدار روزگار میگذرانند. روزی درمییابند که زنی جوان 50 میلیون دلار از پدرش به ارث برده است.
"ماری" پروفسور ادبیات انگلیسی در دانشگاه پاریس است.او 25 سال است به "جین" ازدواج کرده و با خوشبختی زندگی می کند.در تعطیلات تابستانی که آنها به سواحل جنوب فرانسه رفته اند "جین" برای شنا عازم ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...