"بوچ استین" یهودی از خابانهای بروکلین است که پس از هشت سال از زندان آزاد می شود.او به سرعت مانند سابق شروع به استعمال مواد مخدر به همراه بهترین دوستش "لستر" می کند اما...
هری دابز یک محقق خصوصیِ بی کفایت با خانم دولان، مشتری جدیدش ملاقات میکند. خانم ولان از او می خواهد تا رد دوست پسر مشکوکش را بگیرد. هری متوجه می شود که دوست پسر خانم ...
پس از اینکه ژاکلین 13 ساله برادرش را طی یک حادثه غرق شدن مرموز از دست می دهد، پس از این ماجرا او به شهری کوچک میرود و پیشنهادی دریافت میکند مبنی بر اینکه برادرش ...
داستان یک زن اهل کنتاکی که شوهر کارگر معدنش نزدیک بود کشته شود و پدرش نیز به تدریج در اثر بیماری ذات الریه در حال مرگ است. لذا او برای اعتصاب طولانی و خشونت آمیز به این جنبش می پیوندد.
دختر بچه یازده ساله ی بعد از فوت مادرش از پدر سواستفاده گرش جدا میشود و بین خانواده دوستان و اقوام در رفت و آمد است.او آرزو دارد که بتواند به خانه ش زنگ بزند.
"سیدی" همیشه راه خواهر بزرگترش "جورجیا" را دنبال می کند. او می خواهد مانند خواهرش بازیگر مشهوری شود اما همیشه کارها را اشتباه پیش می برد. اما نیاز شدیدش برای تائید خواهرش او را به ...
یک دانشمند آلمانی به یکی از ژنرالهای سابق شوروی کمک می کند تا یک سلاح هسته ای بسازد.اما سلاح توسط یکی از مزدوران آمریکایی ربوده شده و به سمت مرکز اروپا برده می شود."مالکوم فیلپات"،یکی ...
«شان»، شوهر «آنا» (کيدمن) موقع دويدن در پارک مرکزي سکته مي کند و مي ميرد. پس از گذشت ده سال، در جريان يک مهماني خانوادگي ناگهان سرو کله ي پسرکي ده ساله پيدا مي شود ...
خبرنگاری به نام آن رولاند در مورد ارتباط نگران کننده بین ناپدید شدن ناگهانی دوستش، یک تحقیق مخوف دولتی و یک موج رادیویی عجیب که از منبعی ناشناس مخابره می شود تحقیق می کند و ...
داستان فیلم درباره یک دانشجوی دانشکده افسری آتش نشانی و 2 استاد دانشگاه و یکی از محققین دولت هست که روی پرونده موجودات فضایی که بر اثر برخورد یه شهاب سنگ روی زمین بوجود میایند، ...
«نیل مکالی» (دنیرو)، سارقی است که تخصصش انجام سرقت های بزرگ و پرخطر مثل حمله به بانک و وسایل نقلیه ی مخصوص حمل و نقل پول و اوراق بهادار است. «وینسنت هانا» (پاچینو) نیز کارآگاهی ...
«لوییس تامس» (واکر)، دانشجوی سال اول، تصمیم گرفته در تعطیلات تابستان هم راه برادرش، «فولر» (زان) از این سو به آن سوی امریکا برود. در جاده «فولر» با راننده ی کامیونی که به «راستی نیل» ...