فیلم های بازیگر مارکوس روزنر (Marcus Rosner)

یک روزنامه‌نگار وقتی برای پوشش خبری به پیست اسکیت روی یخ زادگاهش برمی‌گردد، با ترس‌های قدیمی‌اش روبرو می‌شود. او با کمک صاحب پیست و دختر کوچکش، شروع به ارزیابی مجدد هدف زندگی‌اش می‌کند.

وقتی پدر ویتنی مجروح می‌شود، او به خانه برمی‌گردد تا به اداره زمین گلف خانوادگی‌شان که از نظر مالی در مضیقه است کمک کند. در آنجا با آستین، متصدی خوش‌قیافه زمین گلف، آشنا می‌شود و با اکراه برای شانس بردن جایزه وارد مسابقات سالانه می‌شود.

داستان مرد جوانی که در موقعیتی دشوار از توصیه های بهترین دوست غیر متعارف خود پیروی می کند و از شبکه های اجتماعی برای ایجاد یک دوست پسر جعلی استفاده می کند تا معشوق سابق خود را از زندگی اش دور نگه دارد.

وقتی سامانتا هارت، نویسنده مجله سیاتل به خانه فرستاده می شود تا مقاله ای در مورد عروسی تاکستان هاثورن بنویسد، او متوجه می شود که فردی که قلب او را شکسته است، نه تنها تاکستان را اداره می کند، بلکه قرار است در آنجا ازدواج کند.

داستان دامپزشک شهری کوچک که به امید اینکه بتواند معشوقه دیرینه خود را مجددا مال خود کند، آرزو می کند که این کریسمس عاشقانه ترین کریسمس زندگی اش باشد.

در شهر تصمیم میگیرند که فانوس دریایی قدیمی را بازسازی کنند در مزایده ای که انجام میشود زنی معمار این مزایده را برنده میشود او بعد از شروع به بازسازی فانوس دریایی به راز های ...

طراح داخلی، لیلی، به خانه برمی گردد تا به عمه اش مگی کمک کند تا تختخواب و صبحانه اش را برپا کند، زمانی که با مارکوس، یک خلبان هواپیمای دریایی خوش تیپ آشنا می شود؛ کسی که کارش رساندن سگ های نجات یافته است و به لیلی کمک می کند تا دریابد که خانه واقعاً جایی است که قلب انجاست...

هنگامی که "فرانکی" و "نیک" مدعی می شوند که مالک یک زمین کشاورزی هستند ، مجبور می شوند تا هر کدام نیمی از زمین را بین خود تقسیم کرده و شروع به کار کنند ...

کیت در روزنامه سیاتل کار می کند و انتصاب شغلی جدید، وی را به زادگاهش،‌ دره آفتابگردان، می برد. همکار خوش تیپش همراهی اش می کند و آنها مجموعه ای از داستان های عاشقانه دلگرم کننده ای در مورد مردم شهر، بازگو می کنند.

یک پسر و یک دختر در هتلی با هم دیگه اشنا میشن و کمک میکنند تا به نیویورک سفر کنند و به مقصد برسندو…

مینا یه یک شهر کوچک فرستاده می شود تا امتیاز یک رستوران را خریداری کند ولی با مشکلی مواجه میشود اینکه دوسـت پسر سابق ش آنجا مشغول به کار است و ...

سارا بلوم باید تشریفات یک مراسم عروسی را برگزار کند. داماد هشهری اوست و قصد دارد عروسی را در مزرعه خانوادگی خود برگزار کند ؛که اکنون توسط برادر بزرگتر او اداره می شود ؛فردی که از قضا اولین عشق سارا می باشد.