سیمور متوجه میشود که همسرش تمام پس انداز زندگیشان را، در نزد افرادی شیاد که به ظاهر قصد کمک به مردم را دارند، خرج کرده است. وی تصمیم میگیرد که با همکاری برادرش، فیلمی بسازد و به مردم بفهماند که تشکیل این گروهها و تغییر دادن اعتقادات مردم، چقدر راحت است
وقتی که شارون ردی از خواهر گمشده ش "ریون"را پیدا میکند ، خوشحال از اینکه دوباره پیش هم هستند متوجه می شود که ریون اصلا خواهر او نیست، بلکه یک متظاهر فرصت طلب است.
جنیفر و کوین از بدو بهترین دوستان در شش سالگی جدا از هم جدا بودند. بنابراین ، وقتی جنیفر از دانشکده فارغ التحصیل می شود و شروع به ایجاد حرفه ای در امور خیریه می کند ، فکر می کند این حق است که اجازه دهید کوین رها شده در خانه تازه خریداری شده خود زندگی کند تا زمانی که دوباره روی پاهای خود برگردد. هفت سال بعد ، جنیفر همچنان نردبان شغلی خود را ادامه می دهد در حالی که کوین هنوز گلف بازی می کند و منتظر استراحت بزرگ خود است. جنیفر خوشحال است که کوین را به سمت ضرب و شتم خودش راهپیمایی می کند ، اما دوست پسر جدید او ، دستگیر کننده شرکتی استکبار برایس ، می خواهد که او کوین را به مهار برساند. جنیفر که از شیوه های تقلب خود غافل است ، وقتی که برایس از او می خواهد
در نزدیکی مرز کشور مکزیک، دو دوست صمیمی که بسیار آینده نگر و سخت کوش هستند به دنبال بقایای یک کشتی ارواح هستند که سال ها پیش به گل نشسته شده است. ولی آیا پیدا کردن این کشتی ارزشمند و قیمتی کار آسانی است ؟ …