داستان دختر جوانی که وظیفه خدمتکاری و مراقبت از یک یک پیرزن ترسناک را بر عهده می گیرد. اما او نمی داند که پیرزن هر شب مقداری خون از او دزدد تا گیاه عجیبش را تغذیه کند.
در این فیلم لو کاستلو در نقش یک فروشنده ی جاروبرقی دهاتی ساده لوح ظاهر شده است. او برای شرکتی کار می کند که به دست باد ابوت بدجنس اداره می شود. ابوت برای این که او را تحت کنترل خود نگه دارد، کاستلو را متقاعد می کند که فروشنده ی بسیار ماهر و زبردستی است...
دانشمندی که در حال کار برای درمان آنفلوانزا است ، توسط رئیس بی پروای خود قربانی می شود ، وی واکسن را قبل از آماده سازی آزاد می کند و منجر به فاجعه می شود.