پس از پایان تور ۱۸ ماهه برای سومین آلبوم استودیویی خود با نام «وید نوآر»، لرد هورون با کارگردان آریل ویدا برای تولید یک فیلم بلند با همین نام همکاری میکند. آلبوم سینمایی آنها - که در رتبه ۹ بیلبورد ۲۰۰ قرار گرفت - در حال گسترش به یک فیلم نئو نوآر معمایی است که در دهه ۱۹۶۰ در لسآنجلس اتفاق میافتد. در این فیلم شبانه، ویکتور ماسیتلی در نقش باک ورنون و اشلی کامینگز (سهره طلایی) در نقش نامزدش لی گرین بازی میکنند و «از دریچه یک دوربین دوبعدی فضا-زمان» به تصویر کشیده شده است.
دختری جوان بهنام فراین فیشر بعد از رهایی از حبس ناعادلانهاش در اورشلیم، اکنون شروع به حل یکسری معما میپردازد که زندگیاش را در معرض خطر قرار میدهد و...
هفت نوجوان استرالیایی برای استفاده از طبیعت به کمپی می روند.در میانه راه آنها هواپیماهایی نظامی را می بینند که در آسمان کشور پرواز می کنند.وقتی به شهر خود بازمی گیردند متوجه می شوند که ...
ویکی مالونی به صورت تصادفی توسط یک زن و شوهر آشفته ربوده می شود. او که شاهد اختلافات میان این زوج بوده، باید از نقطه ضعف هایشان برای ایجاد شکافی میان آنها استفاده کند تا ...
داستان فیلم درباره سه قانون شکن است که بصورت تصادفی با هم همسفر شده و با یک ماشین زرد رنگ به اقصی نقاط نیوزیلند سفر میکنند و بخاطر آشوب هایشان پلیس و رسانه ها نیز ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...