داستان در تابستان ۱۹۵۷، در حالی که امپراتوری خودروسازی انزو فراری در بحران است، رخ میدهد. این راننده سابق مسابقات اتومبیلرانی که اکنون کارآفرین شده است، خود و رانندگانش را تا مرز خطر پیش میبرد تا در مسابقهای ۱۰۰۰ مایلی و خطرناک در سراسر ایتالیا شرکت کنند.
جوزف که به دنبال کار به عنوان ویولونیست است، با یک زن جوان ثروتمند آشنا می شود. او را با وجود لذتگرایانهای عاری از عدم تحمل مذهبی آشنا میکند. یوزف یک سفارش باورنکردنی دریافت می کند: نوشتن اپرا برای سن کارلو.
روایت لئونیدا ریوا، کهنه سرباز جنگی غریب و منزوی که زمانی کاپیتان نیروهای ویژه ارتش بوده است. زندگی و کار ، ریوا را از خانواده اش دور کرده است. پسر بزرگ او ، ماتیا ، هرگز اورا نبخشید و این در حالی است که دخترش ترسا، به او مهر می ورزد و...
داستان این فیلم که بیشتر آن در عمارت ساردنیایی سیلوبو برلوسکونی سپری می شود، در مورد زندگی سیاسی، رسوایی ها، روابطش با همسرش و همچنین میراث مبهمش را در طول وقایع تقریبا ساختگی روایت می ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...