فیلم های بازیگر Kôji Nanbara (Kôji Nanbara)

یک کارمند حقوق‌بگیر شرکتی که ظاهراً کارآمد است، شبانه به‌عنوان یک جنایتکار شرور زندگی مضاعفی را پشت سر می‌گذارد. در یک طرح بازپرداخت، او به دنبال تسلط بر شرکتی است که او را به کار می‌گیرد.

یک استاد چای و دخترش اوگین هر دو مسیحی در ژاپن فئودالی هستند. اوگین عاشق یک شاهزاده فئودال متأهل می‌شود که دین مشترکی با او دارد. وقتی شوگان مسیحیت را ممنوع می‌کند، اوضاع بدتر می‌شود.

ریوچی تاکاموری بدنبال یاکوزایی که پدرش را کشته و خواهرش را مانند فاحشه ها فروخته است می گردد. او کارش را با از بین بردن افردا یاکوزا یک بعد از دیگر و آشفتن باند ها نسبت به یکدیگر پیش می برد تا اینکه بتواند به رئیس اصلی گروه برسد.

در یک خانواده نظامی، یک پسر نامشروع توسط برادرانش مورد خشونت قرار می گیرد. یک خانواده مردسالار و فئودالیستی که در آن مخالفت ممنوع است برای افشای کل سیستم امپریالیستی که بین سال‌های 1921 و 1946 ژاپن را تحت تأثیر قرار داده است، استفاده می‌شود.

بیرونِ روستایی کم جمعیت در ژاپن تالابی مرموز وجود دارد که زیستگاه هیولاهای اسطوره‌ای‌است. داستان آنها دربارهٔ انتقام، تراژدی و قدرت عشق حقیقی‌است. داستانی کلاسیک که بسیار ظریف در فیلم گنجانده شده.

ماتسو توسط یک ف.اح.ش.ه با محارم در اجرا خود را از پلیس، همسر سابق زندان او و یک پلیس که بازوی او هک کردن پناه میبرد ...

اقدامی مرموزانه و بسیار عجیب و غریب.

مرد جوانی با دختر یک کارخانه دار فاسد ازدواج می کند تا عدالت را برای مسئول خودکشی پدر خود به اجرا بگذارد...

سه دزد مشغول برنامه ریزی برای دزدی از خانه ای پر از وسائل آنتیک هستند و در این بین اتفاقهای بامزه ای می افتد.

یک کارگر ورشکسته بندرگاه یوکوهاما متوجه می شود که قوانینی که زندگی اش را ساخته است پایه و اساس محکمی ندارد. با باور به این موضوع و برای نجات زندگی اش، او قربانی چرخه ای دستکاری شده از فریب و انتقام می گردد.

یک آدمکش که آخرین مامورت خود را انجام می دهد با همسر خیانتکار خود و زنی اسرار آمیز که علاقه بسیاری به مرگ دارد دچار تضاد می شود و...

بانو "اسنوبلاد" توسط پلیس دستگیر شده و به دلیل جرمهای گذشته اش محکوم به مرگ می شود.هنگام انتقال پایه چوبه دار او توسط یک پلیس مخفی نجات می یابد.افسر پلیس به او پیشنهاد می کند ...

در دوران جنگ جهانی دوم، کاجی مردی صلح طلب به همراه همسر خود میچیکو به دهکده ای کوچک سفر می کند تا به عنوان ناظر در معدن آهن آنجا کار کند و بدین ترتیب به ...