داستان این فیلم که با الهام از رویدادهای واقعی می باشد دربارهی یک مرد پنجره تمیز کن 50 ساله به نام جان است که همسرش بعد از زایمان بلافاصله او و فرزند تازه متولد شدهاش را ترک می کند به همین خاطر او تمام زندگیش را وقف تربیت کردن پسرش می کند.
داستان زندگی سونجا هنی یکی از بزرگ ترین ورزشکاران جهان و همچنین مبدع اسکیت نمایشی، در سال هزار و نهصد و سی و شش او به هالیوود رفت و به ستاره ی سینما تبدیل شد. اولین فیلم او در سال هزار و نهصد و سی و هفت در باکس آفیس رکورد فروش بلیت را شکست. و او به یکی
داستان این فیلم که مدت کوتاهی قبل از رویدادهای «امیدی تازه» (A New Hope) رخ داده، متمرکز بر گروهی از جاسوسهای شورشی است که نقشه میکشند تا «ستاره مرگ»، سلاح جدید امپراتوری کهکشانی را پیدا ...
ویکتور فرانکشتاین دانشجوی جوان پزشکی است. این داستان توسط دستیار و دوست او بیان میشود و به ما نشان میدهد که فرانکشتاین چگونه به آن چیزی که ما امروز میشناسیم مبدل شده است.