آلیسون گرنت بعد از اخراج شدن از سرکار، آموزش اسکیت روی یخ را در یکی از مکان های یخ زده دوستانش شروع میکند. در روز اول کلاسش، عشق قدیمی دوران دبیرستانش، ایوان هال، که حالا بازیکن مشهوری در هاکی شده، به طور ناگهانی در آنجا می بیند.
هنگامی که یکی از اُمیدهای رشتهی ژیمناستیک یعنی "سامانتا ویک" از تیم المپیک خط میخورد، تصمیم میگیرد که به دنبال رویاهایش رفته و به رشتهی اسب سواری برود و به گروه دختران اسب سوار بپیوندد، ...