یک ایستگاه پلیس شهر کوچک تبدیل به میدان نبرد میان یک قاتل حرفه ای، یک پلیس تازه کار و یک کلاهبردار می شود که در پشت میله ها پناه می گیرد و جایی برای فرار ندارد.
دو سازنده فیلم در نیویورک مشغول بازسازی فیلمی میباشند که هریک از انها به دنبال بهترین ویراستار میباشدو این باعث بوجود امدن مشکلات و بوجود امدن داستانهای عاشقانه ای میشود
دو برادر به نامهای "مایک" و "تری" برای پیدا کردن زندگی بهتر، تلاش می کنند زندگی گذشته خود را پشت سر بگذارند.پس از آزادی از زندان به دلیل ارتکاب جرمی که او دستی در آن ...
داستان واقعی ریچارد کوکلینسکی، قاتلی حرفه ای ، بدنام و مرد خانواده. زمانی که وی سرانجام در سال 1986 دستگیر شد، نه همسرش و نه دخترانش از حرفه واقعی او کوچکترین خبری نداشتند...
الکس یک "مربی سگ" دوست داشتنی، با استعداد و باهوش هست که با کاترین، زنی عالی و با خانواده ای خوب وارد رابطه ای عاشقانه میشود، کاترین قصد دارد تا الکس را به مردی ایده ...
داستان فردی متولد اتیوپی به نام "النی" که تلاش می کند سنت های مادرش را با رویاهای شیرین خود ادغام کند. هنگامیکه یک حادثه غم انگیز او را به زندگی "لوگان" که متولد آمریکا می باشد، متصل می کند، او متوجه می شود که...
زمانی که چند سارق مسلح و بی رحم به یک بانک دستبرد می زنند، تمام شواهد و مدارک به صاحب بانک و مشتریان رده بالایش ختم میشود. اما وقتی گروهی از ماموران FBI پرونده را ...
یک سرباز جنگ داخلی به خانه اش بازمیگردد تا تجدید روحیه کند، اما وقتی به آنجا میرسد متوجه می شود که عده ای دامدار در حال آسیب رساندن به خانواده اش هستند و...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...