داستان گروهبان جان که در آخرین سفر خود در افغانستان با مترجم محلی، احمد همراه می شود. جان خود را به خطر می اندازد تا جان مجروح را از طریق زمین های طاقت فرسا به مکان امن منتقل کند.
مادز، فیلمنامه نویس 34 ساله، زمانی که یکی از دوستان نزدیکش سکته می کند و در نهایت به کما می رود، دچار بحران زندگی می شود. مادز از دوست دختر 10 ساله خود جدا می شود و سعی می کند مسیر متفاوتی در زندگی پیدا کند.
دو برادر در مراسم تشیع جنازه مادرشان با یکدیگر برخورد می کنند.هر کدام از آنها پا در راهی گذاشته اند که انتهایی جز نابودی ندارد و هر دو در جوانی با حادثه ای غم انگیز ...
آگات کریستین ده ساله، یا به طور ساده ای سی، اسرار فانتزی دارد و از زیرزمین ساختمان، جایی که به تازگی به آنجا نقل مکان کرده، یک اداره کارآگاهی کوچک ایجاد کرده است.
یک پزشک موفق که برادرش را در یک درگیری بین باندهای خلافکار از دست داده تصمیم میگیرد زندگی مرفه خود را رها کند و تبدیل به یک جنگجوی نقابدار شود تا انتقام مرگ برادرش را ...
فرمانده کلاوس و نیروهایش در یکی از استان های افغانستان مستقر می باشند. در همین حین، همسر او ماریا سعی می کند با سه فرزند در نبود شوهرش زندگی را کنترل کند. در طول یکی ...
تیلدا، پیش از اینکه پدر و مادرش بخواهند پدربزرگ دوست داشتنی اش را بدلیل بیماری آلزایمر به خانه سالمندان بگذارند، تصمیم میگیرد او را به آخرین ماجراجویی اش ببرد، تصمیمی که خانواده اش را تا ...
کشتی باری دانمارکی در میانه اقیانوس هند مورد حمله دزدان دریایی سومالی قرار می گیرد.در میانه مردان روی کشتی،"میکل" آشپز و "جان" مهندس کشتی هستند که به گروگان گرفته شده و وارد بازی مرگ و ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...