ایچیکو و ایری دو دانش آموز زیباروی ژاپنی هستند که باهم در گیر روابط عاطفی اند ولی قضیه پیچیده تر از این حرف هاست و ایچیکو متوجه میشود که پدر و مادرش آنکه تاکنون تظاهر میکردند نیستند.
جاه طلب یاکوزا کنجی با متصدی بار هارمونیکا بازی چوجی دوست می شود که مهتاب به عنوان یک فروشنده پاره وقت مواد مخدر برای باند مخالف. دوستی آنها با برنامه های کنجی برای پیشرفت تهدید می شود و همچنین با رشد محافظش...
اکنري کمورا و همسرش تصميم با کاشت يک باغ سيب در زادگاه خود ميگيرند اما به دليل الرژي ماياکو همسر کمورا به مواد شيمياي انها نميتوانند از هيچ سمي استفاده کنند که اين کار باعث ...
نوجیما ساتوشی عکاسی است که به عکاسی از مناظر زیبا علاقه زیادی دارد. ولی در حال حاضر در یک آژانس مدلینگ کار می کند.جایی که از بهترین دوستش یعنی "شیمگو" مدل سی ساله عکس می گیرد
یک کارآگاه کارکشته برای نجات یک سیاستمدار که توسط یک دیوانه گروگان گرفته شده فراخوانده می شود. در یک لحظه کوتاه تردید، او فرصت اقدام را از دست می دهد. با ترک شغل و خانواده اش... »
نبردی شدید و دشوار چهار روزه بین شبه نظامیان استقلال کره و نیروهای امپریالیست ژاپنی، در منطقهی منچوری چین در حال رخ دادن میباشد. در طول این عملیات یک استاد شمشیرزنی همراه با یک تیرانداز ...
یک حادثه نسبتا جزئی باعث ایجاد تنش بین گروه های خلافکار چانگ و حنابیشی قدرتمند می شود. شدت درگیری رو به رشد است و کنترل آن از دست خارج می شود و درگیری بزرگی را ...
ماجرا در دهه ی 1930 در فوشان چین رخ می دهد جایی که مدارس هنرهای رزمی برای جذب شاگرد با یکدیگر رقابت می کنند. ایپ مان استاد هنر رزمی وینگ چون است اما از آنجایی ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...