داستان فردی به نام فرانسیسکو که پس از مرگ یکی از همکارانش، به همراه گروهی از سازندگان نه تنها برای غرامت دریافت شده توسط صاحب خانه، بلکه برای زندگی پر از نگرانی، تضاد و ظلم به دنبال عدالت می روند.
داستان هشت مسافر غریبه که در شبی بارانی در دوم اکتبر 1968 منتظر رسیدن اتوبوسی هستند که به سمت مکزیکوسیتی در حرکت است، غافل از اینکه درون اتوبوس اتفاقات ناگوار بسیاری در انتظارشان است.