Young criminal Lei, after failing his repeated attempts to escape from prison, joins a classical music ensemble, taught by a teacher who is helping the criminals there turn over a new leaf by preparing them for a music contest. Unfortunately for Lei, he finds out that his bandmates are newbies when it comes to music.
A man who wakes up from a coma to find himself uploaded with the minds of four dead serial-murder suspects. These hold the only clues for the police to track down the last surviving victim.
فی برای امرار معاش خانوادهاش به طور غیرقانونی به عنوان یک کلاهبردار کار میکند، اما وقتی متوجه میشود که آنها حاضرند پول او را بپذیرند اما روش زندگیاش را نه، روابطشان به شدت خراب میشود. به نظر میرسد فی از طریق رابطهاش با لانگِ لجباز، میتواند به زندگی جدیدی دست یابد، اما ناگهان با شیائولای، عشق دوران جوانیاش، روبرو میشود که او را با احساس گناه گذشتهی سرکوبشدهاش روبرو میکند.
با یک اشتباه، رویی، بازیکن سابق بسکتبال، کار خود را از دست داده و کاری برای انجام دادن ندارد. او با جمع آوری هزینه پارکینگ در خیابان، دنیای تاریکی را زیر نظر می گیرد. او که اکنون جایی برای رفتن ندارد،...
دانشجویان دانشگاه در حال برنامه ریزی یک بازی با همکلاسی های خود به نام آزمایش شجاعت هستند. یک پل در دانشگاه وجود دارد که شایع است توسط روح یک زن انتقام جو تسخیر شده و افرادی که روی پل بروند را آزار می دهد. آن ها آن پل را انتخاب می کنند...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...