یک فرد جوان که در کارناوال کار می کند، استعداد فوق العاده ای در گول زدن مردم با استفاده از زبان خود دارد. او با یک زن روان شناس رابطه برقرار کرده که حتی از خودش نیز خطرناک تر است.
داستان دختری به نام زویی که در اولین تعطیلات خود بدون پدرش، قصد دارد یک کریسمس جادویی را برای خانواده به ارمغان بیاورد، درست مثل کریسمس هایی که میچ انجام می داد.
1950. روستایی در آلاباما. موعد برداشت پنبه . این آخر هفته با صاحب آن، پیانو نواز تایرون "سپری می شود. وی تا خرخره در بدهی قرار دارد و در نوشیدن افراط می ورزد ...
"هنری مون" در حین فرار به مکزیک دستگیر می شود.او متوجه می شود پس از جنگ قانونی در شهر تصویب شده که به او اجازه می دهد که بوسیله ازدواج با زنی از شهر خود ...
دو زن، سیاه و سفید پوست، در سال 1955 در مونتگمری آلاباما، باید تصمیم بگیرند که در واکنش به تحریم اتوبوس معروف به رهبری مارتین لوتر کینگ، چه کاری انجام دهند...
در سال هزار و نهصد و سی "مارجوری کینان راولینگز" برای رسیدن به آرامش به منطقه ای دورافتاده در فلوریدا نقل مکان کرد. او از رفتار مردان مهربان، ویراستار و همسایگان گیج, اذیت می شود، اما به زودی به وجود آنها عادت کرده و کتاب "دِ یِرلینگ" را می نویسد کتابی در
داستان فیلم دربارهی خانواده ی اِمرسون می باشد که برای روز شکرگزاری به مزرعه ی عجیب و غریب عمه کِلای می روند. اما پس از اینکه مدتی از اقامتشان در آنجا می گذرد ، اتفاقات ...