Beth Baker بازیگری ست که هنگام کرسیمس بدون دوستان خود در خارج از شهر نیویورک کار میکند هنگام بازگشت به خانه به دهکده ای رسیده و ماجرایی براش اتفاق میفتد ........
داستان فیلم Nightmare با هنرنمایی هیلاری داف، از آن جایی آغاز میشود که "مالی" قصد دارد تا تحصیلات و اطلاعات تکمیلی خود را در زمینهی اختلالات خواب، گسترش دهد. متاسفانه مالی نمیتواند دلیل فلج خواب خود را تشخصی دهد. وی معتقد است که شیطان بسیار بزرگی در کم
کِلی درشهری کوچک شیرینی پزی می کند. او برای رقابت در یک برنامه ی آشپزی به نیویورک دعوت شده و این اتفاق او را به شدت غافلگیر می کند اما چیزی که بیش از این باعث غافلگیری او می شود ملاقاتش با نامزد سابقش است...
یک کارآگاه پلیس کارکشته به شهر خودش با میگردد تا پرونده شوکه کننده تجاوز به یک دختر معلول ذهنی را حل کند. مردم شهر نمیخواهند که خبر این فاجعه پخش شود و مخالف انجام تحقیقات هستند.
سر بازرس جیم بیشاپ و دکتر راسل کارسون تلاش میکنند تا راهی برای متوقف ساختن حشره عظیم الجثه و بیرحمی که در بیمارستان جان مردم را میگیرد، پیدا کنند. آنها میترسند که این حشره عجیب الخلقه تولید مثل کرده و عفونت کشنده خود را به بقیه انتقال دهد.
"نیک الیوت"،روزنامه نگاری 28 ساله به خانه خانوادهی "فارستر" نقل مکان می کند.همه چیز به خوبی پیش می رود تا اینکه او با "آدرین" تنها فرزند و دختر 14 ساله آنها روبرو می شود."آدرین" عاشق ...
یک کارمند ساده اداری دوباره این فرصت را به دست می آورد که به عشق دوران دبیرستانی برسد، یک کشتی گیر حرفه ای زنان که بعد از 10 سال دوری از میادین ورزشی ، دوباره ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...