شخصی میخواهد یک فیلم تلویزیونی از زندگی نچندان خوب خود بسازد ، به همین دلیل به با خودروی خود به شهر کوچک مسافرت میکند اما در راه با کولاک مواجه میشود و در آن گیر ...
داستان یک کامیون دار حمل نان و شیرینی به نام ناتالی که همیشه آرزو داشت نانوایی خودش را داشته باشد. اریک همیشه به دنبال کسب و کار خود بوده است. دست سرنوشت این دو را به هم می رساند و نقطه مقابل یکدیگر قرار می گیرند. اما هیچکس از آنچه که اتفاق خواهد افتاد،
( ترجمه ماشینی ) خوردن شوهرش است تقلب، یک زن را به آغوش فرزندان او معلم مرموز و جذاب میافتد. پس از موضع یک شب، شهوت معلم به یک وسواس مرگبار تبدیل میشود
نویسنده بزرگ کریسمس در همین روز به همراه یکی از تورهای کتاب به شهر می رود که نویسنده الهام دهنده وی در آنجا زندگی می کند، این تور و مسافره سبب شده تا احساسات بسیاری در وی شکل بگیرد که ….
داستان در مورد یک خواهر و برادر به نام های کریستوفر و کتی است که پس از مدتی متوجه می شوند آنها خواهر و برادر ناتنی هستند و چون علاقه زیادی به یکدیگر دارند، با ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...