فیلم های بازیگر Xanthe Huynh (Xanthe Huynh)

داستان سوزو، نوجوانی که با پدرش در شهر کوچکی در کوهستان زندگی می کند.

مادوکا کانامه قبلاً دختری عادی بود که روزهای خوشی را در زندگی‌اش می‌گذراند. همه این‌ها زمانی پایان یافت که او خود را فدا کرد تا دیگر دختران جادویی را از سرنوشت کاملاً بی‌رحمانه‌ای که در انتظارشان بود نجات دهد. او نمی‌توانست خاطرات مادوکا را فراموش کند.

پس از پس از یک جنگ، دختر جوانی که به عنوان «ابزار» برای جنگ مورد استفاده قرار می گرفت، زندگی کردن را یاد گرفت. با زخم های سوختگی، او به گذشته اش برمی گردد تا احساسات واقعی سرگرد را احساس کند، «دوستت دارم».

یک قاتل نوجوان در حال پاکسازی خیابان‌های توکیو است. پلیس او را فرشته مرگ می‌نامد، یک قاتل بی‌احساس که اهداف را با ظرافت و دقت از بین می‌برد و تنها انبوهی از پرها را در صحنه جنایت خونین باقی می‌گذارد.

مرینت برای پیوستن به آدرین در شانگهای، قصد دارد به دیدار عمویش وانگ که سالگرد ازدواجش را جشن می‌گیرد، برود. اما به محض رسیدن به چین، کیف پولش که تیکی داخل آن است، دزدیده می‌شود... خلاصه کامل را ببینید

از سری داستان های هنر شمشیرزنی که در این قسمت اعضای گروه قصد دارند آرزوی یویی را برآروده کنند..آرزوی اون دیدن یک وال در دریا است اما یویی از آب و شنا کردن وحشت دارد و اعضای گروه تصمیم می گیرند که به او شنا کردن بیاموزند.. ...

خانواده ای جوان به آپارتمانی جدید در حومه ی شهر نقل مکان کرده اند. پرستاری که آن ها برای دختر تازه متولد شده شان به خدمت گرفته اند، خیلی زود اعتمادشان را جلب می کند. اما اگور ،پسر بزرگتر ، از رفتارهای ترسناک زن حرف می زند ...

سال ها از زمانی که نائوتا و هاروهارا هاروکو ماجراجویی خود را با هم به اشتراک گذاشتند می گذرد. در همین حال، ...

دو هم کلاسی، اعضای یک گروه موسیقی در مدرسه هستند. چیزی که آن‌ها را بسیار خوشحال می‌سازد، برنده شدن در مسابقات کشوری است...

داستان در مورد اوما کومیکو و دیگر دانش آموزان سال دوم مدرسه می باشد که یک گروه موسیقی تشکیل داده اند و…

بر اساس پنجمین بازی Dragon Quest.

در سرزمین ایولف، مردم دیگر بزرگ نشده و صدها سال عمر می‌کنند. اما هنگامی که جنگی سخت در این سرزمین به وقوع می‌پیوندد ، نوجوانی به نام ماکیا تلاش می‌کند تا از سرزمین خود فرار ...

من در یک روز عالی در مدرسه و یک کتاب پیدا کردم که یک دفتر خاطرات بود که همکلاسی من، ساکورا یاماچی، به صورت مخفی نوشته بود. در داخل آن نوشته شده که به علت ...