سوفیا، دختری مجرد در شهر با رئیسی پیگیر، و مادر مجرد دو فرزند در غرب میانه، تصمیم گرفت جای خود را برای کریسمس تغییر دهد تا برای مدتی از مشکلات خود دور شود.
پیوند "سالی" با یک گل کوچک خاص در زمین بیسبال ممکن است فاجعه ای برای بازی بزرگ باشد. برای چارلی براون و تیم، این فقط الهاماتی است که برای ایجاد تأثیر مثبت بر محیط خود نیاز دارند.
داستان دختری به نام لوسی که پس از اینکه متوجه میشود مادربزرگش برای کریسمس به آنجا نمیرود، تصمیم میگیرد تا با برپایی جشن سال نو، خود را شاد کند. در همین حال، چارلی براون تلاش می کند تا قبل از نیمه شب به یکی از تصمیمات خود عمل کند.
همسر «گبی »در سالروز تولد سی و نه سالگی او را ترک می کند. اما تو میتواند بر ترس های ناشی از تنهایی غلبه کند و پیش داوری های مردم درباره زنان تنها را تغییر دهد.
یک خانم دکتر برای کریسمس به منزل پدرش برمیگردد و متوجه میشود پدرش تمرینات خود را دیگر انجام نمیدهد و حال او سعی دارد خواهرش را قانع کند که کنار او بماند و ...