سریال درباره یک خانواده می باشد که همگی پلیس هستند و هر کدوم در زمانی که پلیس بودند وقتشون رو صرف اجرای قانون کردند . فرانک ریگان که نقش پدر خانواده رو بازی می کنه رئیس پلیس شهر نیویورک بوده که در دوران خدمتش فردی باسیاست و با شهامت بوده . پسر بزرگش دینه قبلا سرباز در عراق بوده و الان کاراگاه خصوصی هست . دختر خانواده ارینه که بازپرش بخش قضایی در نیوروک ، الان از پدرش جدا شده و تنها زندگی می کنه . جیمی هم که کوچیکترین فردخانواده ست در رشته حقوق از دانشگاه هاروارد تازه فارغ التحصیل شده و بهخاطر اینکه کل خانواده پلیس هستند اونم به شغل خانوادگیش برگشت . دوست دختر جیمی اون تا سال اول در رشته حقوق همراهی می کنه بعد با اتفاقاتی که برای جیمی می یوفته اونم پلیس مخفی می شه که پدرش از این جریان خبر نداره …
داستان درباره زنی به نام لیندی است که دچار یک اختلال عصبی نادر است که باعث می شود تا گاهی خشم، تمام وجود وی را فرا بگیرد و تنها راه مقابله وی با این مشکل، وارد کردن شوک به خودش است و ...
داستان فیلم در دنیایی رخ میدهد که وجود ابر شرورها، امری کاملا عادی و معمولی به شمار میرود. داستان از آن جایی آغاز میشود که دو دوست قدیمی ، دوباره به یکدیگر میپیوندد تا در برابر ابر شرورها ایستادگی کنند و شهر را نجات دهند. اتفاقات بسیار هیجان انگیزی بر
یک بازیگر مشهور که چهار سال است نقشی را نپذیرفته، در آستانه پیوستن به یک پروژه جدید قرار دارد. پسر عموی کارگردان او را به یک فروشگاه می برد تا کمی در مورد نقشش تحقیق ...
«نیک» کارگر فلزکار پروژه های پل سازی برای فراز از زندگی یکنواخت و خسته کننده خانوادگی رابطه عاشقانه ای با «تولا»ی زیبا و فتان پیدا می کند. این اتفاق سبب می شود تا همسرش «کیتی» ...
این فیلم اقتباسی از یکی از آثار کلاسیک هانا باربرا می باشد و داستان چگونگی ملاقات تام و جری برای اولین بار و شکل گیری رقابت میان آن ها را روایت می کند...
یک تاجر خودشیفته در آستانه بزرگترین موفقیت شرکتش، با مشکلات زیادی روبرو می شود. در میان این مشکلات بزرگ، او تصمیم می گیرد منهتن را ترک کرده و نزد خواهر باردارش برود و...
در روز جمعه سیزدهم، مردم مختلفی در گرند کیمن با یکدیگر ملاقات می کنند: یک پولشوی آمریکایی و دخترش، یک ماهیگیر جوان که عاشق دختر یک مرد ثروتمند شده است، چندین دانش آموز دبیرستانی و...
داگ دستیار مدیر یک سوپرمارکت است که برای گرفتن پست مدیریت شعبه جدید تلاش می کند. اما با ورود یک رقیب جدید که رزومه درخشانتری نسبت به او دارد، اوضاع کاملا تغییر می کند.
یک پیرمرد سفید پوست که در گذشته وابسته به احزاب تندرو بوده است به طور اتفاقی با یک پیرمرد سیاهپوست که قبلا سرایدار بوده و اکنون بازنشسته شده است، دیدار می کند. آن ها به طور اتفاقی بر روی یکی از صندلی های پارکی در نیویورک با هم آشنا می شوند و درباره ی خانو
«ميکي»، محبوب ترين همبرگر فروشي امريکاست و «بيگ وان» پرفروش ترين نوع همبرگري است که اين فروشگاه هاي زنجيره اي را در رأس جدول موفق ترين فروشگاه هاي غذاهاي حاضري در امريکا قرار داده است. ...
داستان زندگی «لیندا لاولیس» ( آماندا سیفراید) که با زور شوهرش توسط صنعت پ.و.ر.ن به شدت مورد سوء استفاده قرار گرفت، و بعد از آن شوهر او به کلی زندگی این زن را در اختیار ...
وکیل موفقی به اسم جان کلارک با این که زندگی کاملی داشته و بهمراه همسر دوست داشتنی اش بورلی و دو فرزندشان در خانه ای زیبا زندگی می کند ، احساس می کند جای چیزی ...
«شان جونز» (فيليپس) قرار است به کاليفرنيا پرواز کند و در آن جا در يک محاکمه ي پر سر و صداي جنايي، عليه «ادي کيم» گنگستر (لوسن) شهادت دهد. اما رفقاي «ادي» صندوقي پر از ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...