داستان دو بیمار مبتلا به بیماری لاعلاج که در بیمارستان در آرزوی رهایی از وضعیت ناگوار خود هستند. آنها با دوستان خود پیوندی را ایجاد می کنند که بتوانند فرار کنند.
مرگ "هنری هشتم" و اختلاف بر سر جانشینی او سرزمینش را وارد آشوب می کند."ادوارد" پسر ضعیف او در بستر مرگ است.برای متحد نگه داشتن انگلستان "جان دادلی" وزیری دوراندیش برنامه ازدواج پسر خود "گیلدفورد" ...
پس از مرگ دخترش، جولیا لوفتینگ، خانه دار ثروتمند آمریکایی، به لندن نقل مکان می کند تا زندگی خود را از سر بگیرد. همه چیز خوب به نظر می رسد تا زمانی که او توسط ارواح دیگر کودکان در حالی که برای خودش سوگواری می کند تسخیر می شود.
"لولا" عکاس با استعداد اما حواس پرتی است که در آستانه موفقیت در کار وزندگی شخصی خود قرار دارد اما باید سر یک قرار حیاتی به موقع برسد.اما مثلهمیشه او دیر می کند و...
در جريان غرق شدن يک کشتي انگليسي بر اثر برخورد با مين در سواحل يونان، دستگاهي سري که تنها وسيله ي مخابره ي فرمان «آتش» به زيردريايي هاي مجهز به موشک هاي دوربرد نيروي دريايي ...
تبهکاری سابقه دار که در جریان یک سرقت دستگیر شده، به همدستان خود محل مخفی کردن پولها را نمی گوید. اعضای گروه دوست دختر او را می ربایند تا او را به حرف بیاورند...
"هنری دو تولوز" به طور مداوم به کافه "مولین روژ" رفته و طرحهایی از خوانندگان ترسیم می کند.در صورتی که او پسر یک کنت فرانسوی است،پایایش در دوران کودکی به دلیل حادثه ای تغییر شکل ...
هنرمندان آمریکایی، پورت و کیت به آفریقا سفر می کنند تا با تجربه های جدیدی روبرو شوند و رابطه متزلزل خود را بهبود بخشند. اما سفر به مناطق دور دست موجب می شود بیشتر ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...