وقتی کیمبرلی متوجه میشود که پدر جاسپر با زن جوانی به نام سرین به او خیانت میکند و سرین در نهایت میمیرد، کیمبرلی قبل از اینکه بمیرد، متوجه میشود که در زندگی این زوج خوشقیافه چه میگذرد.
Eve and her friend sneak out for a party, but her friend winds up dead and Eve loses her college scholarship. Soon she finds a job to pay for tuition but her job was a front for the dangerous sugaring scheme that caused her friend's death.
Proud mom Katherine has just found out that her daughter Michelle has earned a spot on the academic decathlon team. But, when a student winds up in the hospital, she starts to wonder if there's more going on with the team than she knows.
زنی با مشکلات روانی شغلی در یک کلاب شیک بدست می آورد.او وارد گروهی از دانش آموزان کالج ثروتمند می شود.گروهی که رهبر آنها رازی تاریک با خود حمل می کند...
"تس" طراح مد جوانی است که در طی سفر مشترکی پیوند ناگسستنی با همسفر خود ایجاد می کند. با این حال، او به زودی متوجه می شود که دوست جدیدش نقشه ای منفی در سر می پروراند - که اطمینان حاصل کند که" تس"هرگز او را ترک نمی کند....
کارن میلر همه چیز دارد، ازدواج عالی، شوهر عالی، زندگی عالی. ولی وقتی شوهرش در یک سفر کاری غیبش میزند و حدس میزنند که مُرده، زندگی عالی کارن از هم میپاشد. متوجه میشود که شوهر عالی او....
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...