̎ماتیو اسکورو̎ (ماسترویانی)، یک کارگر راهآهن سیسیلی بازنشسته است؛ مردی بیوه که پنج فرزندش همگی در خارج از سیسیل و در نواحی مختلف ایتالیا زندگی میکنند. او تصمیم میگیرد سرزده به سراغ یک یک آنان ...
کوکی که یک ایتالیایی اشرافی است و به تازگی از شوهر خود جدا شده است، بعد از یک تصادف رانندگی سعی در تغییر زندگی خود دارد. او درخواست ازدواج مردی به نام پائولو گالمان که شناخت خوبی هم از او ندارد را قبول میکند و با او به کنیا می رود.
یک نویسنده با استعداد با یکی از بزرگان که در نویسندگی دچار مشکل شده در ایتالیا آشنا شده و چیزهای زیادی در مورد عشق و زندگی را از او و دخترانش یاد می گیرد...
"ادموند ویدال" پس از اینکه در کنار کولیهای فقیر بزرگ می شود،حس خانواده،وفاداری و غرور را در خود پرورش می دهد.او به همراه دوست خود درگیر جنایتهای سازمان یافته می شود و...
سال 2072 در رم ، ایتالیا. مدیرعامل بی رحم یک شبکه تلویزیونی قصد دارد مجموعه جدیدی از بازی های گلادیاتور را برای رتبه بندی ترتیب دهد و این در حالیست که یکی از افراد متخلف از توطئه ای در پشت ماهیت واقعی نتایج مطلع می شود.
جک کوئین مامور ضد تروریستی هدف خود استاورس را در آخرین ماموریت خود گم می کند.او به کلونی گروهی از آدمکشانی که همه تصور می کنند مرده اند فرستاده می شود.او از آنجا فرار کرده ...
احمد چهار سال پس از جدایی از همسر فرانسویاش به در خواست او راهی پاریس میشود تا مراحل اداری طلاقشان را طی کرده و ثبت کنند. او در مدت اقامت کوتاهش متوجه میشود همسر سابقش ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...