مکس پیترسون وکیلی است که به شغل خود اعتیاد دارد. او موفق شد با وجود کاهش تعداد نیرو های سازمان، شغل خود را حداقل برای زمان کنونی حفظ کند؛ اما فشار کاری وارده بر او سه برابر شده است. از زمانی که مکس از همسرش جدا شد، سرپرستی دخترش به صورت نوبتی بین پدر و ما
جوی مایلز، کارشناس کارآیی، حرکت مادرشوهرش لورین از لوئیزویل به ساوانا را هر لحظه برنامه ریزی می کند تا اینکه یک پرواز از دست رفته، یک سفر جاده ای ساده را به سفری خنده دار یک عمر تبدیل کند.
پدر و مادر "کوین مک آلیستر" از هم جدا شده اند.او که با مادر خود زندگی می کند تصمیم می گیرد کریسمس را با پدر خود بگذراند.از طرفی "مارو" سارقی که در یکی از فیلمهای ...
وقتی یک نفر به نام "بادی" تصمیم میگیرد که چشم اشخاص مملکتی را به سمت خودش برگرداند و بر علیه جانیان حرکت کند به نظر میرسد که افراد خیلی زیادی میخواهند مطمئن شوند که او ...