یک مدیر عامل شرکت اسباببازی کوچک، یک پیشنهاد برای ادغام با یک شرکت بزرگ اسباببازی دریافت میکند، اما برای امضای قرارداد به امضای شریک تجاری سابق خود نیاز دارد.
آدام متوجه می شود که گورو یوگی وی ، آناند ، پیشگویی را کشف کرده است که او در سن 27 سالگی در یک تصادف می میرد. و هنگامی که آناند از آدام دعوت می کند تا در یک موتور سیکلت از طریق هیمالیای هند به او ملحق شود ، ...
"دانا" رابطه اش با پسره جوانش کمترو کمتر می شود ،لذا تصمیم می گیرد تا برای تحکیم این رابطه به یک کمپینگ با وی برود ، در آنجا به صورت اتفاقی با همسایه خود ...
یک خبرنگار که در یک روزنامهی کوچک در شهری دور افتاده و ایزوله شده زندگی میکند، درگیر یک شبکهی شیطانی و توطئهای میشود. وی درصدد برملا کردن راز پشت پردهی ناپدید شدن یک خبرنگار و مرگ دو دختره نوجوان میباشد و در این راه ...
ادسا یک دختر است که دوست دارد جلب توجه کند . ویلیام یک مکانیک تنهاست که وقتی ادسا را میبیند فکر میکند میتواند او را به زندگی عادی برگرداند . برای این که بتواند به ...
داستان در مورد یک مادر تنها به نام "دیانا" است که در لس آنجلس زندگی می کند و در مرحله ای از زندگی است که همه چیز برایش در بدترین حالت ممکن است تا اینکه ...
یک بازیگر مشهور هالیوودی که زندگی بی هدفی دارد، بعد از اینکه دختر 11 ساله اش بشکلی غیر منتظره به ملاقات با او می آيد، تصمیم می گیرد به زندگی اش سر و سامانی بدهد...
سفر دلگرم کننده دو دختر یتیم را دنبال کنید که تنها آرزویشان یافتن خانه ای برای کریسمس است. با کمک کمی از فرشتگان نگهبان خود (دیک ون دایک و دام آنجلا لنزبری)، آنها متوجه می شوند که وقتی شما باور داشته باشید معجزه می تواند رخ دهد.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...