الهام گرفته از وقایع واقعی. یک مادر مجرد اهل غرب تگزاس در قرعهکشی برنده میشود و به همان سرعت همه چیز را از دست میدهد و دنیایی از دلشکستگی را پشت سر میگذارد. سالها بعد، در حالی که جذابیتش رو به اتمام است و جایی برای رفتن ندارد، برای بازسازی زندگیاش و یافتن رستگاری میجنگد.
وقتی کت و دوست پسرش به کلبهای دورافتاده در جنگلهای ردوود میرسند، یک زوج جوان مرموز را در آنجا پیدا میکنند. دوست پسرش به همراه زن جوان ناپدید میشود و کت وسواس پیدا میکند تا توضیحی برای این اتفاق پیدا کند.
سه خواهر و برادر در آپالاچیا به عنوان فروشندگان محلی مواد افیونی زندگی خود را می گذرانند، و سعی می کنند در مارپیچ خشونتی که همراه قلمرو می آید گرفتار نشوند…
در خلاصه داستان این فیلم آمده است که وبلاگ نویس ویدیویی ارتباط جدید خود را ثبت می کند – اما یک سری از قتل های ناراحت کننده نیز در دوربینش گرفته شده است و هویت واقعی قاتل هم اکنون پنهان است.
اتفاقات قسمت دوم این فیلم بیست و هفت سال پس از اتفاقات قسمت اول جریان دارد ، جایی که اعضای باشگاه بازندگان به واسطهی یک تماس تلفنی مرموز بار دیگر دور هم جمع میشوند تا ...
یک گروه از نوجوانان معروف به "باشگاه بازندگان " به مبارزه با موجودی فناناپذیر و تغییر شکل دهنده که مسئول ناپدید شدن دهها تن از کودکان شهر است می روند که این خود منجر میشود ...
هنگامی که یک سیگنال تلفن همراه مرموز باعث می شود شهر به آخرالزمانی ترسناک تبدیل شود و هرج و مرج همه جا را فرا گیرد، یک هنرمند تمام تلاش خود را می کند تا پسر ...
یک سرباز جنگ داخلی به خانه اش بازمیگردد تا تجدید روحیه کند، اما وقتی به آنجا میرسد متوجه می شود که عده ای دامدار در حال آسیب رساندن به خانواده اش هستند و...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...