این فیلم با الهام از وقایع واقعی داستان قهرمانانه کماندوهای NSG را روایت می کند که هنگام حمله تروریست ها به معبدی در گجرات برای نجات افراد بی گناه وارد عمل می شوند.
ویجی کومار، فوق ستاره بالیوود، نیاز به دریافت گواهینامه رانندگی جدید از افسر RTO، اوم پراکاش آگاروال، یکی از طرفداران سرسخت ویجی دارد. یک سوء تفاهم به یک دشمنی تبدیل می شود که در مقابل تمام کشور پخش می شود.
A young and dynamic boy has the urge to mint money meets a girl, who believes Money is the cause of all distress to life. How does their life transform together?
برادر بزرگتر از ازدواج امتناع میکند زیرا معتقد است که این امر ممکن است باعث ایجاد ناهماهنگی در خانواده بزرگش شود. برادرانش که قبلاً شریک زندگی خود را پیدا کردهاند، گرد هم میآیند تا برای او همسری پیدا کنند.
Religion and culture have blindfolded the society in such a way that one doesn't want to question and neither does the curiosity to question or interrogate arise. If one is impaired at the sight towards their way of living, it results into a lifestyle full of deception and dishonesty; not only that the deception and denial towards life hampers the stability and growth of the people in society; it also promotes an alarming rise in double standards. Our story highlights the above issue in an uniqu
داستان یک کارگردان نوپا که سعی می کند درباره یک گانگستر بی رحم برای ساختن فیلمی درباره گانگستر تحقیق کند. اما تلاش های مخفیانه او برای انجام تحقیقات زمانی که به جرم جاسوسی گرفتار می شود، با شکست مواجه می شود.
"کاران" مردی تنبل است که به وسیله درآمدی که پدر و برادر بزرگش از شغل خانوادگی شان در می آورند زندگی می کند.همه کاری که او می کند خوشگذرانی با دوستان خود و ابراز علاقه ...
"دِوکی" یک همسر دوست داشتنی و دارای دو دختر است ، یکی از دخترهای او "آریا" اعتقادات عجیبی نسبت به مادرش دارد تا اینکه یک حادثه ناگوار فاصله بین آریا و دِوکی را گسترش میدهد ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...