داستان ویل هورتون که فیلمنامهای را قبل از مهلت شب کریسمس مینویسد. او داستانی را بر اساس خانواده و دوستانش می نویسد اما با پیچ و خمهای بسیاری در این راه مواجه می شود.
تری کارپنتر و دیوید کاربتری دو تن از معروف ترین میزبانان شبکه ی خرید خانگی هستند. آن ها هر یک شیوه ی فروش متفاوتی داشته و مخاطبان زیادی نیز دارند اما پشت دوربین، اختلافات زیادی میان این دو در جریان است...
یک کارمند امور ورزشی جوان و موفق عاشق مامور جدیدی که به دفترش می آید میشود. او توسط این زن زیبا گول میخورد و این زن برای رسیدن به اهداف و پیشرفت خودش از او سوء استفاده می کند.
یک سیرک روسی به آمریکا می رود. یکی از اعضای آن می خواهد به آمریکا فرار کند اما جراتش را ندارد. او در یک فروشگاه بزرگ پناه می گیرد اما متوجه می شود کنار آمدن ...
لوک از شروع دوره راهنمایی متنفر است و آرزو دارد که آخرین روز تابستان ، جشنواره ، تکرار شود. این کار حداقل 100 بار انجام می شود تا زمانی که او درس خود را فرا گرفته است.
ربکا مورفی بیوه ای بدبین و عاشق است که تمام دنیای او پیرامون پسرش ، جاستین ، 12 ساله ، نوازنده ای تازه کار است که پدر مرحوم خود را به یاد نمی آورد. ربکا علی رغم تلاش همسایه سرسختش ، اولیو ، که ...
"بروک" و "راجر"، دو طراح گرافیک در یک شرکت به پیشنهاد رئیسِ جدید شان با هم اشنا می شوند ولی ای آشناییت بدون عشق است، ولی طولی نمی کشد که آن ها با هم بیشتر ...
به نظر می رسد که "مارکوس" ازدواج کاملی داشته است، اما آمدن غافلگیرانه خواهرزنش "لوئیز" که مدت ها نبود، ممکن است تهدیدی برای خانه بی سر و صدای او باشد ...