فیلم داستان دو معشوق را روایت می کند. پرم و نیشا .برادر و خواهر بزرگ آنها ازدواج کرده اند. پس از اینکه آنها اولین فرزند خود را به دنیا می آورند، بزرگترها تصمیم می گیرند ...
رائول و آنو ورگس در روزی باهم آشنا شدند که هردو بخاطر مزاحمت توسط پلیس دستگیر شده بودند و پا به فرار گذاشتند ، رائول از دست پدرش بخاطر ازدواج دومش عصبانیه...
"روشنی چاندا" تنها فرزند "شاردا چاندا" بوده و هیچ اطلاعی در مورد پدر خود "پرکاش چاندرا" ندارد. او به "راهول" آشنا شده و آنها به یکدیگر علاقه مند می شوند. "راهول" متوجه می شوند که ...
بازرس پلیس جی باکشی وظیفه دستگیری گانگسترهای وابسته به جنایتکار بدنام دان، راج سولانکی را بر عهده گرفته است. کسی که در این کار به او کمک می کند، بازرس ... »
خانواده ثروتمند “کاپور” دوست دارند دختر بزرگشان “سانجانا” با تاجری هندیآمریکایی به نام “پرم” ازدواج کند.پس از چند سوتفاهم آن دو عاشق یکدیگر میشوند.اما وقتی خانواده متوجه می شود “پرم” واقعی در راه هند است ...
کیشن کومار و کاران دوستان نزدیکی هستند.وقتی همسر کیشن فرزندی به نام پرم به دنیا می آورد،کاران به آنها در بزرگ کردن فرزندشان کمک می کند.اما سالها بعد راه دو دوست از هم جدا شده ...
«انجلی» (کاجول) در دوران کالج عاشق بهترین دوستش، راهول (شاهرخ خان) بود، اما راهول از ابتدا به «تینا» (رانی) علاقه داشت. سال ها بعد در حالی که تینا فوت کرده است، دختر هشت ساله اش ...
زندگی دختری جدی و زمخت بنام «ناینا» (پریتی زینتا)، با آمدن همسایهی جدیدی بنام «آمان» (شاهرخ خان) تغییر می کند، مردی که به او روش جدیدی برای زندگی کردن یاد می دهد.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...