فیلم های بازیگر جک نانس (Jack Nance) - صفحه 1

رمان نوشته شده توسط ''دشیل هامت'' درباره ی ناپدید شدن ناگهانی زن زیبای چینی کاباره ای در سان‌فرانسیسکو است.

فیلم نگاهی ملودرم به زندگی یک رو*پی بصورت مستند است.حرف آخر فیلم این است که زندگی آنها زیاد هم ساده نیست...

مستندی که در آن "دیوید لینچ" در مورد مراحل تولید فیلم "Eraserhead" صحبت می کند...

راننده کامیون به دنبال برادرش است که در یک شهر که یک قاضی فاسد است ناپدید شده است ...

پسر پادشاه و جنگجویان صحرا در برابر امپراتور کهکشانی و کینه جویی بد پدرش می ایستند . هنگامی که پدر خود را و خود را در بیابان دنیا آزاد تنها می بیند به فکر انتقام ...

«هنری اسپنسر» سعی دارد از سر و صداهای محیط صنعتی و کارخانه های اطرافش، دوست دختر همیشه خشمگین اش، و هیمنطور صدای جیغ فرزند عجیب و غریبش که به تازگی بدنیا آمده، جان سالم بدر ...

یک نوازنده ساكسيفوني بنام «فرد مادیسون» در آیفون خانه اش میشنود که دیک لورنت مرده است. این پیام در ابتدا برای او بی مفهوم است. روزی همسرش بسته‌ای حاوی یک کاست ویدئو در جلو خانه ...

فیلم داستان حبابی مرگبار از سیاره ای دیگر است که هر چیزی را که سر راهش قرار می گیرد نابود می کند.نوجوانان تلاش می کنند به مردم شهری که به آنها توجه نمی کنند اخطار ...

وقتي جسد پيشخدمتي به نام «ترزا» (گيدلي) در ايالت واشينگتن پيدا مي شود و FBI، مأمور ويژه اش، «چستر دزموند» (آيزاک) و همکار جوانش، «سام استنلي» (ساترلند) را براي تحقيق به آن جا مي فرستد

جايي ميان کارولايناي شمالي و جنوبي. «سيلر ريپلي» (کيج) جلوي چشم هاي محبوبه اش، «لولا» (درن)، مردي را که با چاقو به او حمله کرده، مي کشد و به زندان مي افتد. اما بيست و ...

یک کارآگاه خصوصی باهوش و یک ستوان پلیس سرسخت، که در گذشته همکار و اکنون دشمنان یکدیگر هستند، برای حل یک پرونده با اکراه می پذیرند همکاری کنند...

یک پلیس جوان و با اعتماد توسط همکار کهنه کار خود در خیابانهای شرق لس آنجلس،جائی که در میان خشونت گروههای خیابانی در حال نابودی است راهنمایی شده و پیشرفت می کند...

"هنری چیناسکی" مردی الکلی است که در آپارتمانی سطح پائین زندگی کرده و هر وقت بتواند کاری پیدا کند برای دیگران کار می کند.او تصمیم می گیرد احساسات و دید خود را نسبت به دنیا ...

«جفری بومانت» (مک‌لاکلان)، دانشجوی کالج، گوش بریده انسانی را در مزرعه‌ای متروک می‌یابد و همراه یک دختر دبیرستانی معصوم، «سندی ویلیامز» (درن) پی کشف معمای آن بر می‌آید...

داستان مردی جوان که بهمراه دوستش برای دوری از شهر، به یک امارت قدیمی میروند تا مدتی در آنجا زندگی کنند، غافل از اینکه ارواح خبیث، کنترل ذهن این مرد جوان را در اختیار میگیرند.

وقتی هری مدوکس وارد شهری کوچک در تگزاس می شود، به عنوان فروشنده خودروهای کارکرده نزد دلالی به نام جرج هارشاو مشغول بکار می شود. در خلال یک آتشسوزی، او مشاهده می کند که بانک ...

در دهه 30 میلادی، مردی صادق و خوش اخلاق مجبور می شود برای تأمین پول قبض های پزشکی مادر عصبی خود، به زندگی مجرمانه روی آورد .