یک آهنگساز آمریکایی با یک کارمند دولتی رابطه عاشقانه برقرار می کند. این اتفاق امید را به زندگی او می آورد، اما صداهایی که در ذهنش وجود دارند او را به سوی نابودی می کشانند...
"شارلوت" نوزده ساله از تفنگدار الکلی "وین" درخواست کمک می کند تا خواهر گمشده اش را در اعماق کوهستان پیدا کنند.جستجوی آنها منتهی به یک گروه عجیب و رهبر آنها "برادر بیلی" می شود...
پروفسور "جان ونکنهایم" پس از تعلیق شدن از طرف دانشگاه به دلیل ایده های عجیبش،یک گروه مستندسازی را به مدار قطب شمال می برد تا اعتبار آکادمیکش را بدست بیاورد...
چهار بردار و خواهر پس از مرگ اسرارآمیز پدر و مادرشان تلاش می کنند با یکدیگر کنار بیایند.اما آنها رازهای تاریک و وحشتناکی مانند ربودن و به قتل رساند غریبه ها را مخفی کرده اند...
دو برادر در یک بدن، توانایی پیش بردن زندگی مجزا از یکدیگر را دارند. اما این تعادل ظریف میان دو زندگی مجزا زمانی به خطر میافتد که هردو از لحاظ احساسی درگیر چالش یکسانی میشوند…
مدیسون، مادری تنها به همراه فرزندش شبانگاه با صدایی عجیب از خواب بیدار می شوند. مدیسون که متوجه حضور شخص دیگری در خانه شده، با دوست پسر دانشمندش نیکولای تماس می گیرد و درخواست کمک ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...