طنز تاریک ژاپنی معاصر که هنوز از عواقب پس از جنگ، گرسنگی، فقر و بیکاری خسته شده است. درست زمانی که مردم آن در حال بهبودی هستند، در این سالهای جنگ سرد، نظامیگری و تسلیح مجدد، تهدیدی وجود دارد.
موکیچی پدر سه دختر است که همسرش را از دست داده و از زمان جنگ با آنها در محوطه یک معبد زندگی میکند. هر سه دختر درگیر روابط پیچیده و متنوعی میشوند. خواهران و مردان دلبستهشان عمداً به عنوان چهرههای تمثیلی از شرایط اجتماعی در حال تغییر طراحی شدهاند.
فومیکو، مادر دو فرزند و همسر مردی خیانتکار که عزت نفس پایینی از خود نشان می دهد، زندگی خانوادگی خود را با شغل خود به عنوان یک شاعره شریک می کند. آغاز کار ادبی موفق او همزمان با طلاق و ...
"میچیکو" به همراه همسرش دو سال پیش به اوزاکا نقل مکان کرده است. او تمام روز را غذا می پزد، می شورد و خانه را تمیز می کند.همه آرزوها و رویاهایش پنج سال پیش و ...
پس از نبردی با تبهکاران رقیب، یک گنگستر خرده پا توسط دکتری الکلی معالجه می شود. دکتر بیماری سل مرد را تشخیص داده و او را متقاعد می کند درمانش کند. آن دو از رابطه ...
تاجری به نام اوگاتا به همراه پسرش شویچی کار کرده و به همراه همسرانشان یاسوکو و کیکوکو در آرامش زندگی می کنند. شویچی با زنی دیگر رابطه پنهانی داشته و عشقی در زندگی مشترکش وجود ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...