یک رابطه جنسی توهین آمیز بین یک معلم مدرسه ای سفیدپوست و یک سرایدار جوان سیاه پوست در سال 1956 در کانزاس که تلاش او را برای مقابله با تمایلات جنسی و احساسات خود پیچیده می کند....
یه پلیس بعد از ناامیدی زیاد از سیستم فاسد اداره، محافظ شخصی یک بیوه ثروتمند می شود. او به جرم قتل شوهرش در دادگاه به سر می برد. در نتیجه تصمیم میگیرد که کمکش کند تا بتواند خودش را تبرئه کند...
نورما یک نویسنده رمان است که متوجه میشود به سرطان مبتلاست. اما، پرستار نورما در حال مداوای مخفی بر روی اوست که کسی نباید به آن پی ببرد. نورما در این هنگام برای اینکه حالش خوب شود، کتاب های قدیمی و مورد علاقه اش را تمام میکند.
هیچ کسی مثل امیلی مرکل، که خیلی ها او را به اسم خانم معجزه میشناسند، تعطیلی ها را جشن نمیگیرد. که برگشته است تا مطمئن شود کریسمس امسال به بهترین و جادویی ترین نحو برگزار شود. خانم معجزه( میراکل) به عنوان یک کارمند در...
«کولین فنویک» پس از مرگ مادرش برای زندگی نزد عموزاده های پدرش فرستاده میشود، «ورنا تالبو» زنی خسیس و زورگو است که با خواهر مطیع و خاکی خود «دالی» زندگی میکند. وقتی مردی زرنگ وارد آنجا میشود و ورنا را متقاعد میکند تا....
داستان فیلم در مورد چند خواهر و برادر است که پدر و مادرشان به تعطیلات رفته اند و انها در خانه تنها هستند. تا اینکه یک شب گروهی ازموجودات فضایی در کنار منزل آنها فرود ...
دو هم اتاقی که یکی از آنها پولی که برای اجاره خانه جمع کرده بودند واسه یه هرزه فیلیپینی خرج میکند و دوستش الکس که عشق بازی های ویدیوئی است باید مکانی دیگر برای اسکان ...
در سال 1896 "یانکل بوگونیک"، یک یهودی روس به آمریکا مهاجرت کرده و در محلی که همتایانش به آنجا رفته اند ساکن می شود. او تلاش می کند خود را با زندگی آمریکایی تطبیق دهد ...
جورج نیدلمن یکی از سرمایه گذاران پر نفوذ وال استریت است که به تازگی از جانب عده ای اوباش مورد تهدید قرار گرفته است. این افراد با تهدید جورج و خانواده اش سبب می شوند ...
اراذل کوچک برگشته اند. گروهی فان و بامزه که دست به هر کاری می زنند خراب کاری به بار می آورند. آنها باید هرکاری از دستشان بر می آید انجام دهند تا پولی به دست ...
“هنری گراهام” یک مشکل بزرگ دارد، او تمام ارثیه خود را از دست رفته دیده و نمی تواند کاری بکند. سرپرست دوران کودکی اش “عمو هنری” چیزی به او نداده و او که نمی خواهد ...
ماری رابینسون، یک شب در راه بازگشت به خانه مورد تجاوز قرار میگیرد. پس از این ماجرا او به منهتن فرار میکند و حتی سعی میکند از پل منهتن خودش را به پایین پرت کرده ...