مولی و کارل زوج جوان و خوشبختی هستند که بتازگی با هم ازدواج کرده اند و پس از ماه عسل به خانه شان باز می گردند. کارل پس از بازگشت بلافاصله متوجه می شود یکی ...
«تراویس آندرسن» (استنتن) که چهار سال پیش گم شده، در یک شهر کوچک مرزی پیدا می شود. «والت» (استاکول)، برادر کوچک ترش که سرپرستی پسر هفت ساله ی «تراویس» – «هانتر» (کارسن) – را به ...
یک فیلم با چند داستان مجزا از هم. کارورز پزشکی باهوشی که از دیدن خون هراس دارد ؛ دکتر جوان با فریفتن پرستار اصلی بیمارستان سعی به ربون کلید مخفی به انبار دارو ها را دارد و چند داستان دیگر که همگی از آثار مایکل بروک می باشند.
فیلم داستان کارآگاه خصوصی به نام فیلیپ مارلو و تلاش او برای پیدا کردن ولما رقاص یک کلوپ شبانه و دوست دختر موس مالوی تبهکاری که تازه از زندان آزاد شده را روایت می کند...
ايست ووبرن مينه سوتا، سال 1979. دو چاه آب شرب اهالي شهر با پساب هاي صنعتي آلوده مي شوند و همه ي اهالي به کارخانه هاي محلي شک مي برند و آن ها را علت ...
ستوان فرمانده "تام دوج" بعنوان کاپیتان یک ابر زیردریایی قدیمی ارتش آمریکا برگزیده می شود. گروهی به او ملحق می شوند که شامل چندتا بچه عجیب و غریب و همچنین یک دختر می باشد....
«لوک جکسن» (نیومن) به جرم شکستن دستگاه های پارکومتر در یکی از شهرهای کوچک جنوب امریکا به دو سال حبس با اعمال شاقه محکوم می شود. او در زندان ابتدا به دلیل خونسردی بیش از ...
آنتونی و پدرو به طور اتفاقی در یکی از بزرگراه های کالیفرنیا یکدیگر را ملاقات می کنند. همینطور که در حال جستجوی اطراف می باشند متوجه می شوند که از کشور خارج شده و وارد ...
داستان در مورد دختر فقیری است که باید بین دو پسر که یکی از آن ها دوست دوران کودکی اش است و دیگری پسری ثروتمند اما حساس می باشد، یکی را به عنوان عشق زندگی ...
مردی بی عرضه که در آرزوی پلیس شدن است، بعد از یک تصادف بشدت مجروح می شود و دکترها تصمیم میگیرند برای بازسازی بدن او، از اعضای بدن حیوانات استفاده کنند. مدتی بعد از پیوند ...
«عيساي ناصري» (دافو) نجاري سخت کوش است. درد و رنج انسان ها و يوغ اسارتي که بر گردن آنان است، او را بر مي انگيزد تا خانه و خانواده اش را ترک کند و چشم ...
پس از مرگ همسرش در شب ازدواجشان،"جودی" تصمیم می گیرد به ارتش بپیوندد.تصمیمی که در ابتدا بسیار بد بنظر می آمد بعدها بهتر می شود.او به مقر ناتو در اروپا منتقل شده و با "هنری" ...
«آلوين ري استريت» (فارنزوورت)، پيرمرد هفتاد و سه ساله اي اهل لورنز ايالت آيوا، وقتي مي فهمد برادرش (استنتن) در بستر مرگ است، مي خواهد براي آخرين بار او را ببيند. اما چشم هايش ضعيف ...