داستان پسر جوانی به نام تدی راجرز که در اثر یک تصادف غم انگیز ویران می شود و از خانواده اش گرفته می شود تا تاوانی بپردازد که او را مجبور به یک زندگی سخت می کند. چهار سال بعد، ...
یک مشاور املاک و مستغلات ورشکسته در سال هزار و نهصد و نود و دو به طرز مرموزی در جنوب غربی ناپدید می شود, و تعدادی نوار VHS نزد کارفرما و خانواده خود باقی می گذارد.
یکی از اسناد فاش شده به وسیله ی ویکی لیکس نشان می دهد که سیاستمداران و سران کادر درمانی تصمیمی گرفته اند که بر اساس آن هزینه های خدمات درمانی برای قشر عادی جامعه هم غیر قابل پرداخت خواهد بود. با لو رفتن نام و آدرس کسانی که این تصمیم را اتخاذ کرده اند، جنب
داستان درمورد یک دختر جوان کره ای-آمریکایی هست که توسط قاچاقچیان داخلی ربوده می شود و او را مجبور به عضویت در گروه می کنند و دخترک بیچاره برای اینکه بتواند زنده بماند مجبور به ...
عده ای کوهنورد یک تپه پر از ماریجوانا پیدا می کنند، اما بزودی در می یابند باید از خود در برابر نیرویی شیطانی که از گیاهان آنجا محافظت می کند، دفاع کنند...
با توجه به اینکه بسیاری از مردم آمریكا در ویرانها هستند و بقیه ی كشورهای جهان نیز در حال مقاومت در برابر شکارچی ها هستند، فین و خانوادهاش باید در سراسر جهان سفر كنند تا ...
بروکس، یک وکیل تیزهوش و خوش تیپ بنظر می آید همه چیز دارد: شغل، ثروت و موقعیت اجتماعی خوب. او با یک بیوه پولدار نیز ازدواج کرده است. برخلاف دیگران که ترجیح میدهند از همچین ...
پدری که در طول زندگی اش عاشق قصه گویی بوده و همواره قصه های شیرینی از زندگی خود برای روایت کردن دارد و پسری که تمام قصه های پدر را زاییده ذهن او و کذب ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...