النا و ارنستو زوجی هستند که با مرگ تنها فرزندشان از هم جدا می شوند. سه سال بعد هر دو به نوعی توانستند زندگی جدیدی را شروع کنند. تا زمانی که سرنوشت آنها را مجبور به برقراری ارتباط و درک مجدد کند، آنها هرگز واقعاً ...
داستان در اوایل قرن بیستم در سیسل جریان دارد. سالواتوره، کشاورزی مستمند که همسرش را از دست داده تصمیم می گیرد به همراه خانواده اش به آمریکا مهاجرت کند. پیش از سفر آنها با لوسی ...
زندگی با «الیجا »سرناسازگاری دارد.ناپدریش زندانی میشود و مادرش راهی تیمارستان میشود،او در پرورشگاه زندگی میکند.اما استعداد شگرفش در عکاسی بورسیه کالج را نصیب او میکند.ولی الیجا، در دعوای خیابانی مردی را به قتل میرساند و پشت میله های زندان میرود.
یک عکاس جنگ که به تازگی بازداشت وحشیانه ای در لیبی را تحمل کرده بود. به سیسیل آمده برای اثبات بی گناهی اش جایی که از خانه معشوق سابقش و مربی اش چندان دور نیست ...
قهرمان المپیک و جنگ جهانی دوم، لوییس زمپرینی که مرتبا دچار کابوسهایی از تجربیات وحشتناکش میشود، با زن جوانی به نام سینتیا اپلوایت آشنا میشود که به همسرش تبدیل میشود. شیاطین شخصی زمپرینی به زودی ...
داستان درباره پسری 14 ساله در کالابریا است که میکوشد خانواده خود را کنار هم نگه دارد و بدهی برادرش را بپردازد. این فیلم تولید مشترک ایتالیا، فرانسه و آلمان و مارتین اسکورسیزی یکی از ...
پس از سقوطی تقریباً کشنده در جنگ جهانی دوم، لوئیس زامپرینی، 47 روز پر از رعب و وحشت را به همراه دو تن از یارانش روی یک تکه الوار گذراند تا این که توسط نیروی ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...