نمایش موزیکال «شرکت» اثر استیون ساندهایم در بهار ۱۹۷۰ در برادوی به روی صحنه رفت و طبق سنت، ضبط صدا در اولین یکشنبه پس از شب افتتاحیه انجام میشود. دی. ای. پنیبیکر، مستندساز افسانهای، این نمایش را فیلمبرداری کرد.
در شهری کوچک،دو تبهکار به اشتباه خدمتکاری را با تصور اینکه همسر یک تاجر ثروتمند است می ربایند."دی سی" گربه ای که در جستجوی شام خود است بطور اتفاقی با قربانی برخورد می کند.قربانی درخواست ...
دو مرد مسلح پس از سرقت از یک بانک ، کارمندی را گروگان می گیرند و به آپارتمان کوچکی منتقل می کنند.گروگان میداند که آنها بلاخره اور را می کشند و او هیچ راهی را ...
استیون هلیارد (لسلی نیلزن) تهیه کننده تئاتر شهر نیویورک و همسرش کی اشلی هلیارد (جون آلیسون) خواننده محبوب سابق رادیو ،اندکی پس از دهمین سالگرد ازدواجشان مقدمات طلاق خود را می چینند.
یک سگ با خانواده گریسون زندگی میکندانها تصور میکنند او یک سگ پاکوتاه دانمارکی است. عدم شناخت هویت سگ موجب بروز مشکلاتی در امور خانه میشود که خانه گریسون ها را به آشوب میکشاند.
«دکتر وارنيک» (جونز)، مدير مرکز نگهداري حيوانات خانگي، «هاروي» (پلات) و «ورنن» (توتچي) را به يک فروشگاه حيوانات مي فرستد تا براي آزمايش هايش، توله سگ بدزدند. در بين توله هاي دزدي، سگي از نژاد ...
داستان دختربچه ای است که پس از مرگ پدرش از نامادریش فرار میکند و این فرار به کمک دوست سرخپوست پدرش انجام می شود. مندی با رسیدن به خانه عمویش که تنها خویشاوند اوست با خبر مرگ وی مواجه می شود، اما افراد خانه عمویش، وی را می پذیرند
«لو جین پوپلین» (هاون) که پس از مدت کوتاهی حبس به خاطر دزدی آزاد شده به دیدار شوهرش، «کلوویس» (آترتن) در زندان دیگری می رود و به او خبر می دهد که مقامات، پسر کوچک ...
جیم داگلاس راننده ماشینهای مسابقه، به مونت کارلو می رود تا به همراه ماشینش هربی وارد مسابقات رالی شود. در مونت کارلو، هربی عاشق ماشین دیگری شده و جیم عاشق راننده اش دایان می شود ...
"استیو واکر" (جونز)، بهعنوان مربی تیم دو و میدانی کالج شهر به گادولفین میآید و در مهمان خانه "ریش سیاه" اتاق میگیرد. مهمانخانه را چند پیرزن اداره میکنند که خود را نوادههای یک دزد دریائی ...
وقتی "مرد یخی" که ناامیدانه تلاش می کند همسر در حال مرگ خود را نجات دهد،"باربارا گوردن" را برای اهدای عضو می رباید،"بتمن" و "رابین" باید پیش از انجام عمل او را متوقف سازند...
"کاپیتان تام رینولدز" به همراه تیم آموزش دیده اش در جنگ جهانی دوم عازمبرمه می شوند تا بومیهای منطقه را با جنگ افزارهای مدرن آشنا کنند.اما نبردهای جنگلی آن هم با نیروهای ژاپنی که به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...