تاریخ فقط کمی بازنویسی شده است: به جای دریانوردان باتجربه، فقط محکومینی هستند که آخرین و تنها ملاقاتشان با H2O، رژیم غذایی زندانشان یعنی نان و آب بوده است. و کلمب نقشه خودش را ندارد.
فرد، تیم و دیردره برای تعطیلات آخر هفته در ساحل برنامه ریزی می کنند. چیزی که آنها به آن اجازه ندادند، همراهی مادر دیردر بود که اصرار داشت به عنوان پیشوای دخترش بیاید.
پس از شیوع آنفولانزا و مرگ تعداد زیادی از مردم.پاسگاه محلی بارکمبود نیرو مواجهه میشود، و مقرر میشود سه افسر در حال آموزش به مرکز پلیس بازرس میلر بپیوندند.اما آنها پیش از رسیدن به پاسگاه دچار اشتباه فاحشی میشوند وناخواسته در عملیات نیروهای پلیس اختلال ای
مدیر مدرسه ی مادولین استریت تصمیم دارد از کارش استعفا دهد، اما دانش اموزان مدرسه که اورا عاشقانه دوست دارند، تلاش میکنند تا مانع رفتن او شوند. بنابرین در مدرسه سروصدا و شلوغی به می اندازند.
داستان فیلم در بیمارستان هاوِن میگذرد، جایی که بخش بستزی مردان دردسر و هرج و مرج بیشتری نسبت به کل بیمارستان ایجاد میکند. مدیر مقتدر بخش پس از هر بار بازرسی و سخنرانی موجی از دلسردی و یأس را دربین کارکنان و بیماران بخش ایجاد میکند.
در جزیره زیبای مینورکا، سر پرسی دو کورسی بار دیگر خود را بی پول می بیند. از آنجایی که سر پرسی بدنام دقیقاً مایل به کار برای امرار معاش نیست، این بدان معناست که او باید نوعی کلاهبرداری برای حفظ تجمل خود بسازد.
گروهی از دانش آموزان در یک آموزشگاه موسیقی تصمیم می گیرند برای کاهش هزینه های زندگی خود یک آپارتمان مشترک داشته باشند. آنها باید جایی را برای تمرین کردن ترتیب دهند. آنها درگیر ماجراهای زیادی می شوند که...
قرن نوزدهم. «ریچارد فرانسیس برتن» (برگین) و «جان هنینگ اسپیک» (گلن) راهی افریقا می شوند تا سر منشاء رود نیل را کشف کنند. در آغاز آن دو تیم خوبی هستند اما خیلی زود رفاقت شان ...
Naples, 1806. The king Ferdinand I of the Two Sicilies is frowned upon by the people, especially the comic theatrical Pulcinella, which continually delivers hard sermons, earning a reputation among the Neapolitans.
The true story of a man who posed as director Stanley Kubrick during the production of Kubrick's last film, Eyes Wide Shut (1999), despite knowing very little about his work and looking nothing like him.
فیلم داستان ادوراد، یک پسر ده ساله غیرعادی است که در خانه سالمندانی که توسط پدر و مادرش اداره می شود بزرگ شده و زندگی می کند. در حالیکه مادرش تلاش می کند کسب و ...
بریتانیا در حال تغییر واحد پول خود از پوند به یورو است.این تغییر فرصت خوبی به یک گروه برای سرقت از قطاری که با پول پر شده است می دهد.اما در حین سرقت یکی از ...
زندگی معمولی حومه ای یک شهر 1950 انگلیسی در حالی که دختر نوجوان یکی از ساکنان این شهر پرفروش ترین کتاب را با شخصیت هایی مشخصاً بر اساس ساکنین محلی می نویسد. آنها شروع به دیدن ...
«موريس» (اوتول) و «ايان» (فيليپس) با وجود سن و سال زياد، هنوز هرازگاه نقش هاي کوچکي نصيب شان مي شود و پولکي در مي آورند. اگرچه سررسيدن «جسي»، نوه خواهر «ايان» (ويتاکر)، و برخورد اوليه ...
"استفان" و "دالی" با هم جر و بحث کوچکی کرده و "استفان" از خواهرش "آنا کارنینا" درخواست می کند تا به مسکو آمده و اختلاف آنها را رفع کند.همراه "آنا" در قطار "کنتس ورونسکی" است ...
یک اسکاتلندی ساده لوح ، یک ماشین اسپرت را خریداری می کند و یاد می گیرد که رانندگی کند تا بتواند دختر یک اشرافی متکبر را تحت تأثیر قرار دهد که تحت تأثیر قرار می گیرد..
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...