مکس پیترسون وکیلی است که به شغل خود اعتیاد دارد. او موفق شد با وجود کاهش تعداد نیرو های سازمان، شغل خود را حداقل برای زمان کنونی حفظ کند؛ اما فشار کاری وارده بر او سه برابر شده است. از زمانی که مکس از همسرش جدا شد، سرپرستی دخترش به صورت نوبتی بین پدر و ما
لیلی مجبور می شود برای گذراندن تابستان خود در مزرعه ای دور افتاده به همراه عمه اش که عاشق طبیعت است، به آن جا برود و دوستانش را ترک کند. وی متوجه می شود که زندگی اش زیر و رو می شود لذا متقاعد شده که زندگی اجتماعی اش پایان یافته و ...
یک مبارز سابق به نام جو که دیگر مسابقه نمیدهد و زندگیش دچار مشکلات فراوانی شده است ، پس از اینکه پسر ممتازش که تامی نام دارد به طرز ناجوانمردانهای در رینگ مسابقه کور میشود ، دوباره به عرصهی ورزش بوکس برمیگردد و…
پس از یک تصادف تقریبا مرگبار، سوارکاری به نظر کارشناسان مشکلی خاصی نداشت ، یک سوارکار مصمم که به سمت اشتباهی به چالش کشیده شده تمام سعی خودش رو برای برنده شدن در قهرمانی ملی ...