فیلم های بازیگر ویکتور مک‌لاگلن (Victor McLaglen) - صفحه 1

دوبلین،سال 1922.جیپو نولان از گروه های شورشی اخراج شده و بی آب و غذا تنها می ماند.او تصمیم می گیرد به دوست قدیمی خود فرانکی خیانت کرده و در ازای بیست پوند او را تحویل ...

مردی دیوانه از زندان فرار می‌کند تا معشوقه همسرش را به قتل برساند.

"باشورد جنتری" مرزنشینی بی قید و بند است که در دوران ابتدایی غرب زندگی می کند.او مورد توجه "مری" دختری مصمم است که اعتقاد دارد ازدواج با او،به خانه نشینی اش پایان می دهد...

یک کارآگاه مجبور به تحقیق در مورد پرونده های حل نشدنی قتل می شود.

کاپیتان دونالد به عنوان سردم دار ارتش بریتانیا به هندوستان می رود...

قرن نوزدهم،هندوستان.سه سرباز بریتانیایی و یک بومی باید احیای قیبله ای قاتل را پیش از اینکه آنها در سرتاسر سرزمین شروع به وحشت افکنی کنند متوقف سازند...

در سال 1883 ، یک ناخدای کشتی تجاری آمریکایی در جستجوی گنجی در الماس های یک کشتی هلندی غرق شده در مجاورت یک جزیره آتشفشانی در هند شرقی هلند است.

اوئن ترزدی” (فاندا) فرماندهی دژآپاچی، یکی از دورافتاده‌ترین پادگان‌های نظامی در آریزونا را برعهده می‌گیرد. او با سرخ‌پوستان رفتاری تحقیرآمیز دارد، به هنگام عبور قبیله‌ای آپاچی به مقصد مکزیک، به آنان فرمان بازگشت می‌دهد، اما ...

"پرنسس مارگارت" برای رسیدن به عشق واقعی خود و فرار از ازدواج اجباری که پدرش برای او تدارک دیده،به طور ناشناس به سفر می رود.اما در راه کشتی او توسط دزدان دریایی که از هویت ...

وقتی کاستر و ارتش هفتم سواره نظام توسط سرخپوستان نابود می شوند،همه انتظار شرایطی بدتر را می کشند.کاپیتان ناتان بریتلز دستور گشت زنی در منطقه را دریافت کرده و مامور می شود تا آبی آلشرد ...

« شان تورنتن » ( وين ) مشت‏زن امريكايى ايرلندى تبار به دهكده ‏ى زادگاهش در ايرلند باز مى‏ گردد تا گذشته‏ اش را ( مرگ رقيبش بر اثر ضربات او ، در يك مسابقه ...

سرویس مخفی استرالیا جذابترین مامورش را برای جاسوسی روسها اعزام می کند...

افسر کربی یورک مسئول یک پایگاه مرزی و آموزش سربازان تازه وارد از جمله پسر خود که نزدیک به پانزده ساله او را ندیده می شود.او پسرش را وادار به جنگ با سرخپوستها می کند ...

فیلم برداشتی از رمانی نوشته ژول ورن است و داستان مردی انگلیسی را روایت می کند که تلاش دارد در مقابله با کشتی بخار و راه آهن دور دنیا را در 80 روز بگردد...