مدتها پیش در شهری در مجاورت دریاچه میشیگان، هانا هاوارد، پدیده ای ماورایی را تجربه کرد. سالها این رویداد در کنج خاطرات او مانده و در شرف فراموش شدن بود تا اینک او سفری را به زادگاه خود آغاز کرد و همین امر مجددا فکر و خیالات این پدیده را در ذهنش پدیدار کر
"جان برنس" بیماری می باشد که در یک موسسه روانی بستری است. او قبلاً به اشتباه تیر خورده بود. اکنون او مخفیانه از آنجا فرار میکند و در یک برنامهی رادیویی خود را به جای ...
"جوئی" و "روزالین" در یک پیتزا فروشی کار می کنند.او فکر می کند "جوئی" همه وقت خود را برای راحتی آنها کار می کند اما وقتی متوجه می شود چندین سال است که به او ...
در شب کریسمس، "لفی" یک بازنده الکلی بی خانمان و بیکار است که حق دیدن پسرش را از دست می دهد. در ناامیدی، او یک اسلحه را معامله می کند و آماده است تا از یک فروشگاه دزدی بکند و سپس در آنجا خودکشی کند ...
جرج نیومن مردی عادی است. مشکل اینجاست که او یک خیالباف است که نمی تواند در یک کار ثابت بماند. عموی او تصمیم می گیرد که او کانال 62، شبکه ای که به سرعت در ...
جک (رابرت داونی جونیور) خوشگذران وقتی عاشق رندی (مالی رینگوالد)، زنی جوان که بدهی سنگینی به مافیا دارد می شود، حس میکند که رندی عشق واقعی اوست بنابراین تمام تلاش خود را برای کمک به ...
یک مرد عاشق و آرمان گرا از شغلش اخراج میشود. اما در عوض مشغول انجام یک شغل عجیب می شود، کار او به هم زدن رابطه دخترانی است که والدینشان ناراضی هستند. او تا مرحله ...
در حین شرکت در یک اعتکاف مجردی، دو دوست زن - یکی بی بند و بار، دیگری بدشانس با مردان - فلسفه های خود را در مورد عشق، رابطه جنسی، مردان، و قرار ملاقات در پی اپیدمی ایدز در دهه 1980 به اشتراک می گذارند.
"جسی" تبهکاری سالخورده است که بیشتر دوران حرفه ایش را در زندان و صرف طراحی نقشه سپری کرده است.پسر او "ویتو" گذشته ای مرموز داشته و با فعالیتهای غیرقانونی غریبه نیست.هر دو آنها امید بسیاری ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...