Life and times of Nikola Tesla, famous scientist whose inventions were stolen, but whose greatest contribution to mankind remain a mystery to this day.
A sickly matriarch of a dysfunctional family living in an old Southern mansion teases her siblings about finding a long lost treasure hidden in the premises, little did she know that there is someone ready to kill to get their hands on it.
مکس ترزدی یکی از کارآگاهان سابق پلیس و یک فرد الکلی است. همسر سابق او، جورجیا، به او اطلاع می دهد که پسرشان، جف، به همراه برادرش، فرد، ناپدید شده اند. تحقیقات مکس او را به یکی از شریکان نادلچسپ فرد به نام دکتر الدر می رساند. اما این دختر به قتل رسیده و مک
جیمی دولان مربی بسکتبال دانشگاه است که به دنبال یک ترفیع بزرگ است. برای تحقق این امر او باید یک حرکت چشمگیر انجام دهد. او راهی آفریقا می شود تا "صالح" بسکتبالیستی که در تلویزیون ...
لویی جفریس با کورین ازدواج کرده است. در اولین سالگرد ازدواجشان ، لویی هنگام عبور از جاده تصادف کرده و از دنیا میرود. لویی به عنوان استاد الکس بیست سال بعد سرنوشت بزرگی برای او ...
در اواخر جنگ های داخلی امریکا، گروهی از آپاچی ها به قرارگاه سواره نظام در نیومکزیکو حمله می کنند، تقریبا همه ی سربازان را می کشند، چند بچه را می ربایند و به مکزیک می ...
بیل، یک تاجر ثروتمند، که با دوست پسر دلال مواد مخدر دخترش روبرو می شود، در یک درگیری او را به قتل می رساند. او وحشت زده در خیابانها سرگردان شده و در نهایت به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...