"راکول هانتر" کارمند کوچکی در شرکت تبلیغاتی محل کارش است. اما وقتی او مدل بی نقصی برای تبلیغ رژ لب پیدا می کند، همه چیز تغییر می کند. اما در عوض او باید تظاهر کند ...
پس از گذراندن سه سال در آسایشگاه روانی، یک بازیگر از کارگردان سابق خود در رم ماموریتی کوچک دریافت می کند تا فرصتی برای رستگاری در زندگی شخصی و حرفه ای خود پیدا کند...
ارتشی از هیولاهای کوچک بدطینت کنترل آسمان خراش متعلق به یک کمپانی پیشرفته را در دست می گیرند.مالک ساختمان به نیروهای ویژه می پیوندد تا کنترل ساختمان را پس بگیرند...
در دوران ممنوعیت، کلانتری فاسد و قاچاقچی به نام "گای گیزبورن" رئیس مافیای منطقه "بیگ جیم" را برکنار می کنند. همه این اتفاق را می پذیرند به جز "روبو"، که شمال را کنترل می کند...
"جری وبستر" و "کارول تمپلتون" هر دو در حرفه تبلیغات اما برای آژانسهای متفاوت کار می کنند."کارول" که از استفاده الکل و زنان برای قرارداد بستن "جری" به ستوه آمده تلاش می کند او را ...
"جین مارک کلمنت" بیلیونر به تئاتر می رود.او در آنجا "آماندا" را در حال تمرین یک آهنگ می بیند.کارگردان به طور اتفاقی تصور می کند او بازیگری است که می خواهد در کنار "آماندا" برنامه ...
فیلم برداشتی از رمانی نوشته ژول ورن است و داستان مردی انگلیسی را روایت می کند که تلاش دارد در مقابله با کشتی بخار و راه آهن دور دنیا را در 80 روز بگردد...
«روپرت پاپکين» (دنيرو) براي رسيدن به آرزويش که تبديل شدن به يک کمدين تلويزيوني است، هر راهي را براي نزديک شدن به بت خويش، «جري لانگ فورد» (لوييس) مي آزمايد. تا اين که سرانجام به ...
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...