یک دانش آموز دختر دبیرستانی به نام سایاکا خودکشی می کند، اما دلیل آن مشخص نیست. به نظر می رسد سایاکا با خانواده اش از جمله مادرش رومیکو زندگی عادی داشته باشد. به نظر می رسید که رومیکو سایاکا را با عشق و مراقبت بزرگ می کند. اما در واقعیت،...
تومویو شیینو یک خانم کارمند است. یک روز، او اخبار تلویزیون را تماشا میکند و میفهمد که دوستش، ماریکو ایکاگاوا، خودکشی کرده است. آنها از یک دبیرستان فارغالتحصیل شدهاند و تومویو میداند که ماریکو مدت زیادی توسط پدرش مورد آزار و اذیت قرار میگرفته است. تومویو برای نجات روح ماریکو، بقایای او را از خانوادهاش میدزدد. در حالی که خاطراتش را با ماریکو مرور میکند، با بقایای او به سفری میرود.
داستان یک دانش آموز دبیرستانی به نام یوکو موریمیا که با ناپدری خود، موریمیا، زندگی می کند. موریمیا پدر سوم اوست. مادرش، ریکا، فردی آزاده می باشد که چندین بار ازدواج کرده است.
شوگو حیامی، پزشک یک بیمارستان توانبخشی است که زمانی در بیمارستان روانپزشکی مشغول به کار بود. یک روز عصر، هنگامی که شوگو در حال در شیفت شبانه بود، مردی با ماسک وارد بیمارستان می شود ولی او تنها نیست. او با هیتومی کاوازاکی است، شخصی که ...
دانشجویی به نام “جون” اوقات بیکاریِ زیادی دارد، او با “هارو” مواجه میشود که بنظر میاید او را در گذشته میشناخته و آنها با نوهی “هارو” یعنی “تاکیو” ملاقات میکند و…
تامیکو در دوران کودکی یک پینگ پونگ باز ماهر بوده اما در سن ۲۲ سالگی ورزش را کنار گذاشته. با مرگ مادری که به او بازی کردن را آموزش میداده، ورزش را فراموش میکند و یک زندگی معمولی را پی میگیرد. او پس از تجربهی یک شکست عاطفی به زادگاهش بازمیگردد و دوباره تمرین پینگ پونگ را آغاز میکند.
زندگی ادل زمانی که با اما آشنا می شود، به کلی تغییر می کند. اما زنی جوان است با موهای آبی است که به ادل کمک می کند تا به چیزهایی که برایش دست نیافتنی ...
ویکتور (ویلیام لوی) یکی از خوش تیپ ترین مردان جهان است ، اما او راز عمیقی دارد – او یک آدمکش خونسرد است. ویکتور بزرگ شده است تا فقط یک کاری را انجام دهد و آن کشتن برای پول است.. هنگامی که او به خانه رییس بی رحم باند مواد مخدرفرستاده می شود تا آخرین پول خود را برای انجام قتل دریافت کند ، با زنی زیبا به نام سارای (آلیشیا سانز) روبرو می شود که مجبور شده است 9 سال آخر عمر خود را با رییس باند مواد مخدر بگذراند. پس ازآنکه ویکتور آنجا را ترک میکند ، سارا شانس خود را برای آزادی با مخفی شدن درماشین امتحان می کند. اما اوضاع طبق برنامه پیش نمی رود و به جای آنکه به خانه خود بازگردد ، خود را در چنگال مرد خطرناک دیگری می بیند. هنگام فرار از رییس باند مواد مخدر و افراد بی رحمش ، ویکتور با وجدان خود روبرو می شود و او این خطر را می پذیرد که باید از اسیرش محافظت کند. در پایان ، جذابیت سارای ناخودآگاه بر ویکتور اثر غیرقابل انکاری می گذارد و او را در آغوش یک قاتل قرار می دهد..
ديانا، با رضايت و خوشحالي با پائولو ازدواج كرده ، اما به خاطر شور و اشتياق شديد او به روابط جنسي ، معمولا به روابط جنسي كوناه مدت پايان مي دهد. او اين موضوع ...
چهار دختر دانشجو در زمان تعطیلات بهاری خود بعد از دزدی از یک رستوران به زندان می افتند اما یک دلال مواد مخدر برای آنها وثیقه گذاشته و انها را آزاد می کند تا آنها ...
داریو یک ناشر خرده پا است. او به فستیوال ادبی مانتووا ملحق میشود. همسرش مارتا، او را به خاطر این کارش سرزنش میکند. لئون یک عکاس فرانسوی است. زمانی که داریو مشغول به کارهای خود ...
فیلم در ایالتی اشغال شده در قسمت آلمانی ایتالیا در سال 1944 میگذرد. چهار مرد اصلی ماجرا به ترتیب دوک، اسقف، عالیجناب و رئیس جمهور خوانده میشوند. آنها در وهله اول موافقت میکنند که با ...
مورفی که یک آمریکایی ساکن فرانسه است با دختری به نام الکترا وارد رابطه ای پرهیجان و داغ می شود ولی وقتی آنها همسایه زیبایشان را به خانه دعوت می کنند همه چیز تغییر می ...
داستان در فصل تابستان و در شهر نیویورک میگذرد که دختری در اولین دیدار با یک پسر، عاشقش می شود. آنها پس از مدتی قرار میگذارند تا در یک مهمانی که در شبی خاص برگزار ...