پس از اینکه تریتون، ذهنپرداز صحنه ساختگی، بهطور مرموزی به قدرتهای فراطبیعی پیششناخت دست مییابد، میترسد و عمل خود را رها میکند تا در گمنامی زندگی کند.
نیل و پدرو بین چانگ کینگ و کلکته با هواپیما بار جابجا می کنند. هنگامی که دوستشان بیل به قتل می رسد ، آنها شروع به تحقیق می کنند. نیل با نامزد بیل، ویرجینیا ملاقات می کند و به یک نقشه عمیق تر مشکوک می شود و در عین حال عاشق دلبری های او می شود.
کلانتری سابق خود در مرگ همسرش که در جریان یک سرقت کشته شده مقصر می داند.او با خود عهد می بندد هفت مردی را که مسئول این اتفاق هستند پیدا کرده و به قتل برساند...
یک برادر و خواهر به خانه ای متروکه در سواحل انگلیس نقل مکان می کنند.اما شوق اولیه آنها با شنیدن داستانهایی درباره مالکان پیشین خانه و ملاقات با دختر آنها که به همراه پدر بزرگش ...